العاشر منوچهر
دهم فرزند ایرج بن افریدون بود بروایت مقدسی. اما تاریخ طبری چنین روایت میکند: که منوچهر بن منشخورنر بن منشخواربغ بن ویرک بن سروشنک بن ایرک بن بتک بن فرزشک بن فرکوزک بن ایرج (۲ )
چون منوچهر بزرگ شد پادشاهی بگرفت، و هر دو عم خود را که تو رو سلم بودند بشکست در مصاف و بکشت، و دست عمالقه و فرزندان نمرود از بابل و عرب و شام و مغرب کوتاه گردانید، و جهان بروی راست شد، عدل کرد، جهان آبادان گردانید، و جمله شهر ها که در ان ممالک او بود خندقها فرمود ، و رسم خندق او بیرون آورد، و بهر شهری سلاح بسیار مهیا کرد، و چون از ملک او شست سال بگذشت، و فرعون غرق شد. و بروایتی منوچهر به مهتر موسی ایمان آورده بود، اما به خصومت فرزندان ملقا بود بخدمت او نرسید. چون از ملک او هشتاد سال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)این کلمه در اصل خوانده نمی شود ، طبری گوید : بعد از نمرود پادشاهی بیکی از خویشان وی نبط بن قعود رسید ( ۱ : ۱۵۰ ) در ترجمه را ورقی و ( پ ) این نام قبط است. ( ۲ ) این نامها در اصل خیلی مغشوش است و چنین خوانده میشود : منوچهر بن مخی بن سرلوسک بن اترک بن فرسنک بن فروبن کرکین بن کودل بن ایرج . در متن مطابق بطبری طبع مصر ( ۱ : ۱۹۴ ) نوشته شد. مسعودی ( ۱ : ۱۴۰ ) منوچهربن ایران بن افریدون . مجمل : منوچهر بن مفسجر بن وترک بن شروسک بن ایراک بن سک بن فرسنک بن انک بن فرکرنک بن ایرج. بندهش در سلسله روایت طبری بجای بتک بیتک و عوض فرکوزک فرکوشک و عوض کوزک کوشک آورده. تاریخ سیستان: منوچهربن نروسنج بن ایرج. آثار الباقیه ( ص ۱۰۴ ) منوشجهر بن کوزن ابنه ایرج
ملوک عجم طبقه(۵) (۱۴۰)
بگذشت، افراسیاب بیرون آمد از فرزندان تور بن افریدون و بکینۀ پدر طلبیدن از جیحون بگذشت، و مملکت بر منوچهر مشوش کرد،و تختگاه بلخ را ساخت و خراسان و عراق بگرفت، و منوچهر چند بار با او مصاف کرد شکسته شد، و در شهر آمل و مازندران که طبرستان گویند حصاری شد، و درآن مدت از کثرت نعمت آن شهر به هیچ چیز محتاج نگشت، و سام نریمان جد رستم از زاولستان ( ۱ ) و هندوستان بیامد و لشکر آورد به منوچهر پیوست، و با افراسیاب ترک مصافها کردند ، تا کار به صلح مقررشد، بر ان قرار که از طبرستان یک تیر پرتاب ، افراسیاب بمنوچهر بگذارد. آرش ( ۲ ) که در عجم بلند کمان تر ازو نبود، بر سر کوه آمل بر آمد، و در پیکان طلسمی تعبیه کرد، و تیر بجانب خراسان بینداخت تا آب جیحون برفت
یک روایت آنست: که آرش همانجا بمرد ، و اصح آنست که او را امیر جمله تیر اندازان گردانید، و میان ایران و توران آب جیحون شد، و افراسیاب باز گشت و ملک منوچهرصد و بیست سال بود. و السلام ( علی ) اهل الاسلام