متمم فعل
متمم فعل که معنای فعل را روشنتر و بیشتر مشخص می سازد ، در گزاره جمله پس از کلمه های اضافت یا پیشینه ها می آید. پیشینه ها عبارت اند از:
به ، با ، تا ، بر ، برای ، در ، از ، کتِ
- بنگیچه دنبوره را گرفت
بنگیچه = فاعل
دنبوره = مفعول صريح
- بنگیچه دنبوره را به دوستش داد.
بنگیچه = فاعل
دنبوره = مفعول صريح
دوستش = متمم فعل
- بنگیچه برتخت سماوار ، دنبوره را به دوستش داد
- تخت سماوار = متمم فعل و دوستش هم متمم فعل
- داد فعل
یک صورت تازه متمم فعل :
زبان تغییر پذیر است و تغییر زبان کششی به سوی کوتاهی و نرمش درنهاد دارد. (برای) چند قرن پیش به "بَر" جای خودرا گذاشت و"بر" درنوشتار هم راه یافت در شعر هم بکاررفت بیدل گفت: بریار اگر پیام دل تنگ میفرستم بیاور از سده های سوم و چهارم هجری در زبان محاوره بیار شده بوده است که امروز هم بیار میگوییم. رودکی هم گفته بود: بیار آن می که پنداری روان یاقوت نابستی . شادباش در زبان گفتار به شاباش عوض شد و در شعرهم راه یافت . مولانا گفت : احسنت ای ولایت وشاباش کاروبار اکنون ماهم شاباش وشاباس می گوییم از سالهاست که در زبان دری گونه دیگر متمم فعل رواج دارد ، که دراین بازپسین سالها درداستان نویسی نیز کمابیش رونما می شود وآن ، هم نشینی بلافاصله کلمه اضافت با ضمیر متصل ملکی است می گویند : ازش بگی = ازش بگیر ، کتش بُرو = كتش بِرَو ، بَرت قصه میکنم، برم گفت. این صورتها کوتاه شده برایش و ازنزدش است و کت که به معنا همراه یا به کارمی رود شکل نوشتاری اش معلوم نیست، مگر در زبان گفتار کاربرد زیادی دارد.