32

عبدالله بن خازم

از کتاب: تاریخ گردیزی (زین الخبار) ، فصل باب هفتم ، بخش اندر اخبار خلفا و ملوک اسلام
25 January 1968

و چون سلم قصد مکه کرد، عبدالله بن خازم باوی برفت، و سلم را اندر راه خدمت کرد، و چون باوی (114) گستاخ شد، عهد خراسان را از سلم بخواست. و سلم عهد خراسان به عبدالله داد و عبدالله بمرو آمد و با عرفجه حرب کرد، و عرفجه را بکشت، و خراسان بگرفت و بنزدیک عبدالله بن زبیر نامها نوشت به بیعت خویش و مردمان را بطاعت او خواند میان عبدالله بن خازم و میان مضریان بمرو حربها اوفتاد، و آن یادت گرفت، و بشهرهای مرو و مرو رود و طالقان و هرات شورش خاست، و گروهی از تمیمیان پسرش را که محمد بن عبدالله بن خازم بکشتند که امیر هرات بود. و عبدالله بکین پسرش قومی را از ایشان بکشت، و کار عبدالله بن الزبیر بالا گرفت، و عبدالله بن خازم بماند اندر خراسان هشت سال و پنج ماه و بیست و پنج روز، تا وقت فتنۀ مصعب بن الزبیر با عبدالملک بن مروان و مصعب کشته شد. و عبدالملک  مر عبدالله بن خازم را بطاعت خواند اجابت نکرد، و سر مصعب سوی پسر خازم فرستادند(و خراسانیان هم ازو سر پیچیدند) و بطوس بیک دیگر رسیدند و حرب کردند، و کیع بن الدورقیه (و بکیربن وساج با جماعتی از مردم برامدند. و چون ابن خازم) برادر وکیع را بکشته، و کیع با عبدالله برابر اوفتاد و بیاریختند. وکیع مر عبدالله را بر زمین زد، و بر سینۀ او نشست و سر او ببرید، وپیش بحیر آورد، و بحیر اورا بستود، و آن سر عبدالله را سوی خالد بن عبدالله القسری فرستاد و خالد سوی عبدالملک  بن مروان فرستاد.