شهزاده قیصر
بعد ازینکه زمانشاه ، شاه بخت بر گشته اسیر گردید و کور ساخته شد و در محبس بالا حصار افتاد شاه محمود در کابل بر تخت نشست (١٢١٦ یا ۱۲۱۷ هجری قمری ) درین وقت هنوز دامنه سلطنت درانی افغانستان وسعت خوبی داشت . از غوریان تا ما وراى کشمیر واتک تمام بلوچستان ودیره جات و کل نقاط افغان نشین کوه های سلیمان و سفید کوه ، حوزۀ سر سبز و حاصل خیز پشاورخطه زیبای کشمیر ، قلعه معروف اتک جزء آن بود .
فقط در پنجاب تازه رنجیت سنگی به اغوای فرنگی ها علم بغاوت بلند کرده بود و سرنوشت ولایت مذکور مدت طولانی بکار داشت تامیان قوای افغان و سکه بصورت قطع معلوم شود .
متأسفانه چون در تاریخ معاصر افغانستان همیشه صدمه ها از ناحیه مخالفتهای اشخاص و رقابت های شهزادگان و سرداران به پیکر مملکت وارد شده است در موقع جلوس شاه محمود بر تخت سلطنت موضوع کور ساختن زمانشاه برادر عینی او شاه شجاع را که درین فرصت حکمران پشاور بود بر آن داشت که هر طور شود آنی حکومت مرکزی را آرام نگذارد و بهر قیمتی که تمام میشود متواتر درصدد حمله باشد .
بدین ترتیب به مجردیکه شاه محمود در بالاحصار کابل اعلان شاهی نمود شاه شجاع خویش را در ولایت شرقی در شهر پشاور شاه خواند . معذالک شاه همان کسی بود که در مرکز مملکت بر تخت جلوس داشت و شجاع بحیث شهزاده و مدعی سلطنت بهر وسیلۀ که بود متوصل میشد و بخت آزمایی میکرد . مخالفت شاه محمود و شجاع الملک روز بروز کسب وخامت میکرد ، سرداران قومی به اقتضای اخلاق اجتماعی عصر که در هر لحظه نقطه اتکای قوی تری میپالیدند و درین تجسس عموماً مفاد شخصی سایق ایشان بود آهسته آهسته بدور یکی از دو نقطه مخالف جمع شدند. مهر علیخان میراخور باشی که در روزهای آخر از زمانشا روگردانیده و در جلال آباد متوقف بود به شاه شجاع پیوست . هکذا محمد اکرم خان با میزائی معروف به امین الملک و محمد خان نساقجی باشی از شاه محمود جدا شده و به پشاور به شجاع پیوستند و کم کم شهزاده اخیر الذکر آنقدر قوت یافت که برای حمله بر کابل و شاه محمود اظهار آمادگی کنند . در دوره سه ، چهار ساله سلطنت اول شاه محمود (از ۱۲۱٦ تا ۱۲۱۹ هجری قمری) چندین جنگ میان شاه و شهزاده سدوزائی یا میان پیش قراولان و سرداران اعزامی آنها واقع شد که منحیث محل وقوع میتوان آنها را به دو دسته تقسیم نمود جنگهای حوزه جلال آباد و جنگهای ارغستان . جنگ اول میان پیش قراولان شاه و شهزاده در مقام (با سول) صورت گرفت . درین جنگ از طرف شاه محمود عبدالواحد خان بارک زائی ، عطا والله خان علیز الى و بلوچ خان اچکزائی و از طرف شجاع الملک ، مهر علیخان با پنجصد سوار تعین و اعزام شده بود و در نتیجه سران قوای پیش آهنگ شاه محمود عقب نشینی نموده و مهر علیخان در مصاف اول فاتح بر آمد و در جلال آباد منتظر امر نشست .
درین فرصت شاه محمود وشجاع هر دو بعجله از کابل و پشاور بحرکت آمدند اولی برای جبران شکست سرداران خود میخواست زودتر به نقطه حساس وارد شود و دومی بشوق کامیابی و بهره برداری مزید از فتحی که سردار اعزامی او بدان نایل شده بود میخواست یک آن اولتر بجلال آباد برسد . شجاع با سرداران و سپاه خود تازه در منزل (اشپان) وارد شده و مشغول نصب خیمه ها واخذ تدابیر لازمه بودند که شاه محمود و پسرش کامران و وزیرش فتح خان چون صاعقۀ آسمانی فرا رسیده وصالح محمد خان اسحق زائی بحیث پیش آهنگ اردوی شاه محمود خود را به لشکر مخالف زد ولی شکست خورد و آنطرف سرخرود عقب نشست . کامران و فتح خان که قوت اعظم سپاه با ایشان بود از دو گوشه میدان فشار سختی آوردند و در حالیکه محمدخان اشغرى والله یار خان با جوری سرداران طایفه خلیل و مهمند کشته شدند کامیابی لشکر شجاع به ناکامی مبدل شد . سپاه او پراگنده گردید و خودش به دره های سفید کوه متواری شد و در حالیکه بین کرم و تیرا و خیبر در میان مردمان قبیلی افریدی و خیبری گشت و گذار داشت شهزاده کامران سر راست بطرف پشاور رفت و بعد از ضبط و ربط امور عبدالواحد خان بارکزائى را بحکومت آنجا گماشت و خود کامیابانه بکابل برگشت و در اثر این خدمت از طرف پدر حکومت قندهار به او مفوض گردید .
شجاع مدتی در دهات تیرا وخیبر با جمع محدودی بسر برد. اهالى قبایلى مقدم او را عزیز داشته و دسته دسته از هر قبیله و دهکده به دور او جمع شدند و بر تعداد هوا خواهان و قوای او افزود . شجاع بار دیگر بخت خویش را در میدان پشاور آزمایش نمود اما موفقیتی حاصل نتوانسته و مصمم شد که ولایت مشرقی را گذاشته از راه ولایت جنوبی از دره های سفید کوه و کوهای سلیمان و علاقه های دیره جات بیشتر مردمان قبایلی وزیری ار بخود ملحق ساخته راه شکار پور پیش گیرد. شجاع با جمع بسیار محدودى از وزیری ها و کاکری ها خود را به شکار پور رسانید و از شال کوت بطرف کوژک بحرکت آمد . چون شاه محمود مخصوصا پسرش کامران حکمران قندهار مترصد اوضاع بود مانند ولایت مشرقی باز جنگهائی در کوژک و ارنستان بوقوع پیوست . صالح محمد خان غلجایی که با هزار سوار مامور مقابله شجاع در کورک شده بود شکست کرد و شجاع به ارغستان نزدیک شد . چون قبل برین کامران از عمش حاجی فیروز الدین از هرات هم کمک خواسته بود دو هزار سوار هراتی با ملک قاسم عموزاده اش وارد قندهار شد و کامران سه هزار سوار دیگر از قندهار حاضر نمود و جمعاً با پنجهزار سوار بطرف ارغستان حرکت کرد. کثرت قوای کامران ، شجاع را بیمناک ساخت و راه خود را از ارغستان بطرف علاقۀ غلجائی و کاکری منحرف نمود و در دهکده (مینه) علاقه کاکر شهزاده قیصر بن زمانشاه به او پیوست . آنگاه شجاع الملک قواى خود را به دو دسته تقسیم نموده عده ای را با شهزاده قیصر و مددخان میرا خور باشی و شادیخان اچکزائی جانب قندهار علیه کامران فرستاد و خود بمقصد کابل راه زرمت پیش گرفت درین وقت که مصادف به سال ۱۲۱۹ هجری قمری میباشد اتفاقات هم با شجاع الملک کمک کرد و اهالی کابل برشاه محمود فشار آورده واو ناچار خویش را در بالاحصار حصاری ساخت این خبر سبب شد که شجاع بعجله بیشتر از راه التمور و لوگر خود را بکابل برساند . این نقشه عملی شد و شجاع با قوائی که در حدود یکصد و پنجاه هزار نفر تخمین میشود وارد کابل گردیده و بالاحصار را تسلیم شد و این دفعه شاه محمود در محبس بالا حصار افتاد.