کتیبه ارزگان

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

دراواسط مجرای دوردوخانه هیرمند وارغنداب درحدود دوصد کیلومتری شما شهر قندهار روی نقشه جغرافیائی افغانستان کلمه(ارزگان)خوانده میشود.علاقه ارزگان بدین صفت یکنوع بین النهرین کوچکی است کهستانی که دورودخانه بزرگ و سیلابی شمال و جنوب آنرا فرا گرفته ارزگان درشما قندهار فعلی بین حوزه های دوردوخانه هیرمند وارغنداب یکی ازعلاقه ها ی مهم تاریخی بوده چه دردوره های قبل از اسلام وچه دردوره های اسلامی مخصوصأ عصرغروی وغزنوی اهمیت زیادی داشته و با اینکه از نظر تجسسات علمی مطالعه نشده اطلاع وجود بسی شواهد تاریخی وقلعه های مخروبه مخصوصأ سنگ نیشته ها واصل شده ودراثراطلاعی که چندی قبل شاغلی بینوا دادند وآن اطلاع را چندسال قبل انجمن تاریخ به مستر بیوار یکی از باستان شناسان انگلیسی که روانه قندهار بود داد ودراثرحفریات و تجسس یکی دو کتیبه ئی کشف شد که از نظر تاریخ خالی از دلچسپی نیست و به عقیده مدقق انگلیسی مذکور متعلق به دوره یفتلی است.

دراثرتحقیقات مستر"بیوار"که عملأ و شخصأ به ارزگان رفته است چنین مینماید که به فاصله(150)میلی شمال غرب قندهار کتیبه های مورد نظرروی سنگ نقر شده است.نامبرده درین ناحیه موفق به دیدن دوسنگ نبشته شده که به فاصله تقریبأ نیم میل ازیکدیگر افتاده وغیر از آن احتمال پیداشدن نوشته های دیگر هم میرود.

کتیبه اول عبارت ازدوسطر است که به رسم الخط شکست یونانی روی سنگی تحریر شده و آنرا میتوان(یونانی یفتلی)خواند به قراریکه همه میدانیم حروف و رسم الخط یونانی بعد از دوره سلطنت یونانیان باختر یعنی بعد از دونیم قرن ق م درحدود 7-8 قرن دیگر تامقارن انتشار آئین اسلامی درافغانستان درکشورما رواج داشت وسلاله های مختلف کوشانی،کیداری یفتلی آنرا در نگارش زبانهای مختلف استعمال میکردند؛ چنانکه کشف کتیبه های بزرگ(سرخ کوتل)و(سرپوزه(درشمال وجنوب هندوکش موید این نظریه است ومخصوصأ کتیبه دوزبانه اشوکا که درمجاورت نزدیک قندهار تازه کشف شده است؛ اهمیت رسم الخط یونانی وصورت رواج آنرا در حوزه ارغنداب حتی دروسط قرن سوم ق _م ثابت میسازد پس جای تعجب نیست که از علاقه ارزگان از 150 میلی شمال غرب قندهار کتیبه های مربوط به عصر یفتلی دررسم الخط یونانی کشف شود.کتیبه دومی نسبت به کتیبه اولی ازراه جیپ روکمی منحرف است وروی راه کاروان روقدیم افتاده وقراریکه گفتیم درحدود نیم میل از کتیبه اول فاصله دارد وبه دامنه کوه قریب تراست.

سنگ هائی که نوشته های مطلوب روی آن نفرشده یکنوع قشرسیاه گونی دارد که شاید دراثرریزش باران بمیان آمده باشد؛کسانیکه این نوشته هاراحک کرده اند؛همان قشرسیاه را حین نقرکردن حروف برداشته اند بدین ترتیب عمل نقرحروف عمق زیادندارد ولی واضح خوانده میشود وعکاسی خوب ازآنها بعمل آمده میتواند.

مطابق مطالعاتی که ازطرف موسیوبیواربعمل آمده بعقیده خودش هنوز بصورت قطع کامل نشده معذالک بشکل ابتدائی هم خالی از دلچسپی نیست؛ زیرا قراریکه ملاحظه میشود ازنظرتاریخ افغانستان دارای کمال اهمیت میباشد، زیرا دونکته حساس را گوش زد میکند که یکی ماهیت جغرافیائی تاریخ ودیگر اهمیت بزرگ تاریخی دارد؛ بدین منوال که مدقق مذکورچه درکتیبه اولی وچه درکتیبه دومی نام(زابل)واسم(می هبیرا کولا) راخوانده است وبرعلاوه کلمه های(بغ)و(شاه)را به صور:(بغو)و(شاوو) قرائت کرده است.

امروزکه تقریبأ دوسال ازکشف کتیبه ارزگان میگذرد؛ درکتیبه بزرگ سرخ کوتل دوکلمه(بغو)و(شاوو)را درمورد کنیشکا پادشاه ملاحظه میکنیم.بعضی این دوکلمه(خدا)و(شاه)است وکنیشکای کوشانی خود را(خداونگارشاه)خوانده درسنگ نبشته های ارزگان عینأ پادشاه یفتلی خویش را به روش سلف عصرکوشانی خود را(خداوندگار)لقب داده است.

مستربیوارمدعی است که ازاسمای خاص قراریکه ذکر کردیم یکی نام(زابل)اسم محل ودیگرنام(می هیبراکولا)اسم ذات را خوانده است.اگرمدقق مذکوردرخواندن این دوکلمه موفق باشد؛زیرا درراپور او پوره این اسما قرائت نشده وتاحدی ازحدس کارمیگیرد؛سنگ نبشته های ارزگان اهمیت زیاد پیدامیکند زیرا قراریکه میدانیم زابل منحیث مفهوم جغرافیائی حوزه ارغنداب راهم در برمیگرفت و(میهبیراکولا)مهمترین ومعروفترین پادشاه یفتلی بود که درحوالی 500 بعد ازمسیح درجنوب غرب افغانستان به سلطنت رسید ودولت مقتدری تشکیل داد وچندین مرتبه ازکهساران افغانستان درخاک هند به فتوحات پرداخت ودربسیاری مسکوکات خویش را به لقب(شاوو زابل)یعنی پادشاه زابل با زابلستان خوانده است.

بهرحال سنگ نبشته های ارزگان که مختصرأ اینجا از آن صحبت کردیم ؛بااینکه هنوز کامل وبطور رضایت بخش ترجمه وتحلیل نشده معذالک ازنظر جغرافیا وتاریخ وادب ورسم الخط وزبان شناسی اهمیت بسیاری دارد ودرروشنی آن یقین کامل دارم روزی پاره مطالب مهم تاریخی وادبی را حل خواهیم نمود.

19/4/37