سرخ کوتل
از ۱۳۳۰ (۱۹۵۱) باینطرف هفت سال است که نام (سرخ کوتل) درجراید و مجله های علمی داخل و خارج افغانستان برده میشود روز بروز این اسم بلند آوازه ترمیگردد. چرا این نام وارد صحنه تاریخ و باستان شناسی و فرهنگ شده؟ سرخ کوتل مانند صدها سال گذشته کوتلی نیست بلکه یکی ازمراکزمهم باستان شناسی و یکی ازپرهیجان ترین نقاط تاریخی افغاستان قدیم کشف گردیده است.
درادبیات وتاریخ افغانستان عصراسلامی نام بلخ وکشتاسپه و زردشت دقیقی و آئین زردشتی و آتش کده های برزین مهر و مهر برزین و بامشاد وآئین مزدیسنا و موبد و موبدان و موضوع توران و حمله تورانیان وکشته شدن زردشت درنتیجۀ آن و غیره بکرات و مرآت آمده و کیست که درطی خواندان نظم یانثری ازین چیزها نشنیده باشد. این حرف ها به شکل انعکاس وازدوره های باستان عصربعد عصرو نسل تکرارشد تا به ما رسید.
همه شنیده بودیم که دربلخ و باخترزمین آتشکده های بود؛ ولی کس گفته نمی توانست درکجا؟ هفت سال قبل با کشف اتفاقی یکی دو خشت با اشکال برخی حروف الفبای یونانی و کاوش های علمی آثارآبدۀ مذهبی بزرگی روی تپه مجاورسرخ کوتل پدیدارشد وبا ادامه کارهای حفاری واضح ترشد که این آبده اصلأ آتشکده ئی بوده زیرا کانون یا اجاق آتش وخاکسترانبوه وغیره شواهد یکی بعد دیگری به مشاهده پیوست و درنتیجه وجود آتشکده ئی درسرخ کوتل تقریبأ مسلم گردید.آیا این آتش و اتشکده با أئین مزدیسنای قدیم باختری که معمولأ درزبان زرد عوام بنام آتش پرستی یاد می شود کدام ارتباطی دارد؟ به اساس شواهد مسکوکات کوشانی که بیشترآن متعلق به کنیشکا است و پارچه های هیکل تراشی شاهان و شهزادگان کوشانی واضح گردیده است که آتشکده سرخ کوتل به قرن دوم مسیح و مخصوصأ به دوره سلطان مقتدری کوشانی کوشانشاه کنیشکا و یکی از احفاد اوهوویشکا ارتباط دارد وبه این ترتیب ازنظر زمان میان زردشت وکنیشکا وهوویشکا درحدود هزار یا ۱۲ صد سال فاصله است. بناء علیه آتشپرستی عصرکوشانی که درسرخ کوتل درولایت بغلان معمول بود درحالیکه بعضی ازخاطره های عصر زردشتی باختری از آن هویدا است آینی بود جداگانه که درآن تقدیس فرسلطنتی یا (کولت دینا ستیک) به پیمانه زیاد امتزاج یافته بود. دریکی از افسانه های قدیم کاپیسا که زایرچینی هیوان تسنگ آنرا درقرن ۷ مسیح دربگرام شنیده بود نقل می کردند؛ که چون کنیشکا قهرمیشد آتش سرشانه های اوزبانه می کشید. ازین گذشته درین دوره آتش بحیث علامه فارقه قدرت سلطنتی هم محسوب می گردید؛ خلاصه کلام معبدی که درسرخ کوتل مکشوف شده معبدی بود که شهرت آن بیشتر درعصرکوشانشاه بزرگ کنیشکا و هوویشکا درطی قرن دوم مسیحی به اوج خود رسیده بود و ازیکنوع آئین مخصوصی نمایندگی می کرد که آتش پرستی و تقدیس فردودمان سلطنتی کوشانی بهم درآمیخته بود وجود مجسمه های شاهان کوشانی درنقاط حساس معبد این مفکوره را تائید می کند. معبد یا آتشکده سرخ کوتل که بنام قدیم آن آنرامعبد یا آتشکده بغلان خوانده می توانیم؛ معبد با شکوه و باعظمتی بوده بنام (بغولا نگو) یا بغلان ویک ولایت بزرگ بهمین نام شهرت یافته بود. کانون بزرگ ومجلل مرکزی معبد رخ بطرف آفتاب روی تپه قرار داشت و پالکان عظیمی که تقریبأ ۷۰ پته آن شمارشده و هرپته ۷ متر و عرض داشت ازروی جلگه بغلان به آستانه معبدروی پته منتهی میشد و درایام اعیاد و روزهای بزرگ ملی تمام مردم بغلان حتی باشندگانی بیشترنقاط باختر درپیرامون تپه ئی که معبد فرازآن قرارداشت؛ مجتمع می شدند و مجسمه های بزرگ کوشان شاه کنیشکا درمیان شعله های عظیم آتش تا نقاط دوردست دردامنه های افق پهناورجلکه دیده شد.
درکتیبه بزرگی که ازاین معبد بدست آمده و به رسم الخط یونانی مختص عصرکوشانی های بزرگ نوشته شده؛ دودفعه نام کوشانشاه کنیشکا ذکرشده و می رساند که این امپراطورمقتدر که حمایت مذاهب و ادیان مختلف کشوررا وظیفه همت خود قرارداده بود درعمران این معبد با شکوه دخالت مستقیم دارد. چنانیکه دیانت بودائی به توجهیات او دارای معابد واستوپه های مجلل شده بود؛ درتعمیرمعبد یا آتشکده بغلان هم سهم بسزا داشت (بغولانگو) بغلان به مفهوم وسیعی جغرافیائی خود یکی ازمراکزمهم و اولیه فرهنگ کوشانی درافغانستان شمالی بود و با ا ادامه کاوش های علمی روزبه روزشواهد جدید اززیر خاک توده های این جلگه پهناورمی برآید و پرده ئی که روی ابهام تاریخی دوهزارسال قبل تاریخ افغانستان عصرکوشانی افتاده است کم کم پس شده میرود.
۸۱/۶/۳۷