ترجمه کتیبه مطابق ملاحظات کنونی
" اینست مهاژ کانیشکای بهره ور بغلان . که ( آنرا ) شاه بزرگ کانیشکای نامور کرد (ساخت) زودی شد، وفوراً (این) مهادژ تمام کرده شد. تا که بالاخره ازین معبد آب نیست شد . (و) چنین (این) مهادژ بی آب (خشک) ایستاد شد. و (چون) رب النوع نيكوى مقدس آتش معطل ماند . پس خداپرستان نوشاد تباه شدند رفتند . چون جویهای آب ایستادند (خشک شدند پس آب) اندک شد . و مادر پدرود گشت تا که نو کو نزوک كنارنگ فراخدای (مقرر از طرف شهنشاه فریستار آب شاه فغفور ( شاه خداوند زاده) لويک بوسر (بن) شیز و گرگ اروا ښاد (شاد روان) که همواره نامور باد، با اراده مهیا (قوی) به سی و یکم سال سلطنت هنگام نیسان ماه به فلان آمد و این مهادژ را پرورید. تا كه يک چاه کند و از ان آب بر آورد و آنرا به تهداب سنگی قایم کرد، چنین آب مهادژ پوره شد و آب نه کاهیده و چون رب النوع نیکوی مقدس آتش وجود داشته باشد ، پس خداپرستان نوشاد تباه نخواهند شد (نخواهند رفت ) و مهادژ (پدرود نخواهد شد ) پس چون آن چاه خام کوب را خشت ریز کرد بنیاد ورایستاده شد . (بدین چاه) رو بدین خشت ریز همه مادر نیک پرورده شد.
و يک چاه وصحن بزرگ کرد (ساخت) منم بورزو مهر . منم کوز کاشکی پور . منم رئیس کانسیگییم ( ؟ ) : نوکونزیکی کنارئگه ماری، به فرمان خدای و (بفرمان) ایمن نوبخت منم مهره من. منم بورز و مهر اور امهره من"