مصرع یا مصراع
درلغت عرب مصراع پلۀ دروازه را می گویند و مجازن نیم بیت شعر را هم مصرا ع گفته اند .
در زبان دری مصراع به شکل مصرع یعنی بنا بر ایجاب وزن در شعر ها جای گرفته است و اما در زبان تازی مصرع بر زبانها و خامه ها نرفته است . حافظ می گوید :
زمن به حضرت آصف که می برد پیغام
که یاد گیر دو مصرع زمن به نظم دری
صایب می سراید :
محو نتوان ساختن از صفحة خاطر مرا
مصرع برجستة باغ و بهارم همچو سرو
اقبال گوید :
به ملک جم ندهم مصرع نظیری را
« کسی که کشته نشد از قبیلة ما نیست »
مصرع از شعرها به نثرنیز را ه یافته است و در کنار مصراع در متنها به کار می رود . اکنون مصرع در زبان گفتاری دری و مصراع و مصرع در زبان نوشتاری دری رواج یافته اند . ازنگاه قواعد زبان هردو گونة واژه یعنی هم مصراع و هم مصرع به کار بردنی وپذیرفتنی است . در عین حال باید به یاد داشت که مصرع بیشتر زبان زد است و کاربرد آن درزبان دری ترجیح دارد . جمع مصرع مصرعها می شود .