وقعت پیش زره
باز روز پنجشنبه بیستم شوال ناگاه به کمر(۱) آمد و اصرم یعقوب صابر پیش وی رفت با مردِ کمر(٢)، و خدمت کرد و او را مهمان داشت، و دیگر روز از آنجا وی را به مارجویه آورد، و جنگ آغاز کرد با حصار مارجویه و دیگر روز چاشتگاه را حصار بستد، و صد و هفتاد مرد را از آن حصار بکشت، و زنان را ایمن کرد، و پیش وی کس فرستادند، و هم آن روز به رندن آمد و رود زَرِق و حصارهاء آن بستدند، و جمله مرد کشته شد، و زنان اسیر گرفتند، و بعضی ببردند وبعضی بیرون گذاشتند(٣) ودیگر روز به حصار مهریان و بروان رفتند و بستدند(۴) و خانهٔ براوند و خانهٔ شهرزادی به رندن و خانهٔ دیش سر رندن [خراب کردند] و بسیاری مردم به بروان کشته شد. و این وقت قرآن نحسین بود اندر حمل(۵) و هم آن روز به کدح(۶) عمری حصاری بستدند وچهل مرد از آن بکشتند، و بیست و پنجم شوّال بازگشت و فرسفان برونج فرود آمد. و دیگر روز به درق شد و جنگ آغاز کرد و دو روز جنگ کرد و فرود قلعه(٧) بستد و راه قاین گرفت. و این همه بیشتر به قوّتِ مردان سیستان کرد که پانصد مرد پیش از آن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. کمر، ظاهراً همان است که قبلاً در این کتاب آن را کمر زهیر نوشته است. ٢. با مرد کمر- یعنی هرچه در آن روستا مرد بود- شاید هم ((مردان کمر)) بوده است. ٣. بیرون گذاشتند، یعنی آزاد کردند. ۴. نام این حصار ها : کمر- مارجویه- رندن- رود رزق- مهریان- براون، را در جائی جز این کتاب نیافته ام و امروز هم اثری از آنها نیست. لیکن پیش زره را حدساً می توان گفت همان بلوک پیش آب امروزهٔ سیستان است و آن وقت معلوم میشود که حصار های فوق و آنچه درین فصل است همه از دهات پیش آب آن روزی بوده است (رک: تعلیقات). ۵. در اصل ((حهل)) بوده با مرکب اصلی ((حمل)) شده است. ۶. ظ: کده. ٧. در شهرها و قلعه های قدیم چنان که امروز هم آثار آنها دیده می شود همیشه دو قلعه داشته اند- یکی زبرین و دیگر فرودین، که هرگاه در یکی عاجز می شده اند به حصار بالائی می رفته اند و اینجا فرود قلعه مراد قلعه پائین است. .
کوی(۱) آمد ازسیستان رفته بود[ند] و محمود کندمک با ایشان که به طغرل خواستند شد(٢) چون وی به سیستان آمد محمود کندمک بازگشت و پسر بوبکر شادی و مردی سیصد با وی بیامدند،و از رون و جول و دیگر جای ها نیز مردی سیصد دیگر همراه، [و] این همه جنگ و فتنه از ایشان [بود].