ذکر هشتاد و پنجم
در عماراتی که ملک
فخرالدّین در شهر هرات کرد
چون شهور سنۀ تسع و ستعین و ستٌمائه [۶۹۹] درآمد ، درین سال ملک مرحوم فخرالدّین والدّین ، طاب ثراة ، بفرمود تا برج و بارو و خاکریز[۴۴۰] و بند خندق شهر هرات را عمارت کردند و دوار بارو را بیندودند و برجها را مقدار چهارده کز برافراشتند و از میان دیوار بارو و دیوار فصیل شش گز خاک برداشتند و بدان خاک خاکریز را تند گردانی و بر هر درب بندی بزرگ ببست و تمامت رعایای هرات و اسفزار و غور غرجستان و ازاب و هراة رود و فوسنج و خره و کوسویه و باخرز را به عمارت برج و بارو و خندق مأمور گردانید.
و درعهد خود شهر را چنان استوار گرداند که هیچ پادشاهی وشهریاری را با لشکر ها گران به محاصرۀ او جشم درندیدند؛چه، از هیچ طرف غیر دروازه ها امکان درآمدن و مجال بیرون شدن نبود ، چنانک دقیق گفته است در صف بلندی و تندی او :
شهر
چنان تُند بُد برج و باروی او که پرّنده راه ره نَبُد سوی او
بعد از آن که بند و خندق معمور گشت و برج و بارو و فیصل و خاکریز عمارت تمام گرفت و حانت و هرچه تمامتر شافت، در پی حصار۲ میدانی ساخت بس بزرگ و به اسم عیدگاه دیواری گرد او درکشید . دریا یحصار فیروز خانقاه[ی] عالی منقّش برآورد و فرمود که مسافران و عزیزان و ابما سبیل که برسند ، در این خانقاه نزول کنند هر هفته یکبار به خانقاه آمدی و با درویشان صحبت داشتی و در باب ایشان احسان و تکریم بذل کردی و صحلت ایشان را غنیمت بزرگ شمردی و گفتب :
_____________________________________________________________________
۱ . اصل: سیم.
۲ . پای حصار: مبدان سمت شرق ارگ اختیار الدّین هرات را هنوز میدان پای حصار و بازار دور این میدان نیز((پای حصار)) یا (( بازار پای حصار)) گویند . آصف ، ص ۱۷۲ .
ذکر هشتاد و پنجم / در عماراتی که مبک فخرالدّین ... ۴۶۳
شعر
جهان سلطنت درویش دارد که از سلطاتن فراغت بیش دارد
و در پای حصار در اندرون شهر دو خندق عظیم بکند و فیل بندی بس بزرگ یساخت، و مسجد عبدالله عامر را به حال معموری بازآوزد، و در مقابل درب برامان مسجدی که معروف است به مسجذ تره فروش آبادان کرد، و بازاری در پای حصار بساخت و هر ماه هزار دینار به اسم صدقه به درویشان [۴۴۱] داد و هر زمستان هزار جبه به جهت ایتام و ضعفا و عورات درویش حال تعیین فرمود و برحسب (( صَدَقهُ السَّرّ تُطفِی غَضَبَ الرَّبّ))۱ در رواح و صباح صدقه سر و برّ مخفی را ۲ خود مصروف گردایند و در مزارات و مقابر چون گازرگاه و خیادوان و خواجه ابدالولید و خانجه باد و خواجه طاقی و خانقاه شیخ مجدالدّین طابله ختم قرآن فرمود ، و شب و روز فقرا و مساکین در این زیارتگاهها و مقاههای بزرگوار نعمت او خوردمندی و از صمیم دل و میان جان در دغای خیر ذات عالی صفات او گفتندی:
شعر[سعدی]
خدایا مرین شاه اسلام را مرین نیک نکونام را
مرین تاجبخش جوانبخت را مرین خسرو و افسر و تخت را
مرین گیتی افروز فیروز را مرین دوست ورزِ عدو سوز را
همیدون مُعین و نگهدار باش به هر کار او را مددکار باش
رخ دولتش رافروزنده دار مه عزّتش را درخشنده دارد
______________________________________________________________________
۱ . حدیث نبوی .