حدیث سُبکَری

از کتاب: تاریخ سیستان
08 March 1485

اما حدیث سبکری، نامهٔ علی بن محمد بن الفرات آمد زی سبکری که او را بخوانده بود به مدینة السّلاّم، و عیال و بنهٔ سبکری به را مهرمز نزدیک محمد بن جعفر العبرتانی(٢) گروگان بود و بَدّر(٣) را نامه آمد هم [از] علیِ فرات که به شیراز بباش باسپاه. سبکری را خوش نیامد رفتن نزدیک مقتدر، نامه نبشت و عمل پارس وکرمان وسیستان را خطبه کرد ومال بزرگ بفرستاد ومحمد بن العبرتانی رادویست 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ . در اصل ((بس عمّ)) واین ابوصالح منصور بن اسحاق بن احمد بن اسد سامانی است وپدرش اسحاق در اوایل امارت نصر بن احمد (۳۰۱) در سمرقند بیعت به نام خود گرفت واین ابوصالح در نیشابور خروج کرد و بعضی از شهرهای خراسان بگرفت- ولفظ (بُسّ) به معنی پسر در قدیم استعمال شده ولی خیلی نادر آن هم در اشعار (دقیقی در شاهنامه ) ودر نثر دیده نشد و ظاهراً اینجا تصحیف شده است .

۲ . این شخص را ابن اثیر محمد بن جعفر الفریابی ضبط کرده (ج ۸ ص ۱۹) ، لیکن این کتاب در دو مورد وی را چنین که در متن است نوشته است. 

۳. در کامل ابن اثیر ذکری از بدر نیست و پس از تفاصیلی گوید چون این الفرات دانست کا مونس در نهان میل به سوی سبکری دارد وصیف کاتب وجمعی از قواد رابه اتفاق محمد بن جعفر الفریابی به دستگیری سبکری به فارس روانه کرد وبه مونس خادم که در فارس بود نوشت که لیث علی راکه اسیر بود باخود برگرفته به بغداد شود ومحمد بن جعفر فریابی سبکری را دنبال کرد ودوجنگ با وی کرد و در جنگ دوم که بر در شهر بم کرمان رویداد سبکری هزیمت شده از راه مغازه به خراسان افتاد... الخ (کامل ج ۸ ص ۱۹). 





هزار دینار داد تابه عنایت در کار سبکری به حضرت نامه هاء نبشت و ضمان کرد از مقتدر که هرسالی سیزده بار هزار هزار درم ازین عمل بدهد. پس عهد و منشور آورده شد سبکری را برین جمله وعیال او را دست بداشتند، واین همه به تدبیر عبدالله بن محمد بن میکال بود، پس عبداللهِ محمد القتال(١) به سرجان(۲) فرمان یافت، و سبکری اسمعیل بن ابراهیم البمی را وزیر کرد ومدارکار بروی وبر عبدالله بن محمد القتال ایستاد، یک چندی بود، مال را طلب آمد از سبکری، و سبکری دانست که چندان مال ممکن نگردد به حاصل آوردن، بسیار جور ومصادره کرد تا ده بار هزار هزار درم جمع کرد؛ تا این بود سپاه مقتدر(۳) به در شیراز آمد حرب سبکری را، و سبکری به هزیمت برفت از شیراز روز شنبه چهار روزباقی از ذی القعده سنة تسع و تسعین ومایتی.