ذکر دوم

از کتاب: تاریخنامۀ هرات

                                      در بیان احادثی که رسول ، 

                           علیه السلام ، در باب هرات فرموده است

وَهب بن وهب القرشی روایت کند از جعفرین محمّد بن علیّ بن الحسن از پدران خود ، رضی الله عنهم اجمعین ، که رسول گفت ، علیه السّلام – لفظ الحدیث « اِنَّ لِلّٰهِ تَعالیٰ بِخُراسانَ مَدِیْنَةً یُقالُ لَهَا هرات کَثیرَةٌ ثِمارُهٰا غَزِیْرَةٌ اَنْٰهٰارُها تَجْرِی الْبَرَکَةُ عَلَی کُلَّ بٰابِها مَلَکٌ شاهِرٌ سَیْفَهُ یَدْفَعُ الْبَلاَءَ عَنْ اَهْلِهٰا اِلیٰ یَوْم القِیٰمَةِ رِجٰالُها مُؤمِنُونَ وَ نِساءُ ها مُؤمِناتٌ قَدْ بارَکَ عَلَیْهٰا اِبْراهیمُ وَ اِسْمَعیلُ وَ اِسْحٰقُ وَ خِضْرٌ وَ اِلْیاسٌ بَنٰاهٰا ذُوالقَرْنَیْنِ رِبا طاً۱ لِاَهْلِهٰا الظّاعِنِ عَنْهَا فِی سَبیلِ اللّهِ وَالمَرابِطُ کَالَّذِی یَحُجُّ حُجَّةً مَبْرُورُةً وَ اِنَّ شُهَداءَ هٰا تُبْعَثُ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ تَزاحَمُونَ شُهَداءَ بَدْرٍ وَ الَّذِی نَفْسِیْ [۴۶] بِیَدِهِ اِنَّ الصَّلٰوةَ فِیهٰا خَیْرٌ مِنْ اَلْفِ صَلٰوةٍ فیهٰا سَوٰاهٰا».

تر جمه : زبدۀ موجودات و خلاصۀ کاینات ، رسول ثقلین، صاحب قاب قوسین ، سیّد المرسلین ، حبیب ربّ العالمین ، صدر صفّۀ صفا ، محمّد مصطفی، علیه افضل الصّلوة و اکمل التّحیّات ، چنین می فرماید که« به درستیِ درست و راستیِ راست که حقّ تعالی شهری است در خراسان که آن را هرات گویند . میوه های آن شهر فراوان باشد ، جوی های آن بُر آب و به خیر و برکت روان . برهم دری از درهای آن فرشته ای است تیغِ برهنه در دست ، بلا را از اهل آن شهر باز


         گر کسی پرسد ز تو از شهر ها خوشتر کدام؟

گر جواب راست خواهی داد،  او را گو : هری

این جهان چون بحردان ، در وی خراسان چون صدف 

در میان آن صد ف ، شهر هری چون گوهری 

و ظهیر ای هروی نیز در وصف هرات قصیدۀ شیواعی دارد با این مطلع:

دو کلکم را هوای سر فرازیست                دماغم را سر معنی نوازیست 

به توصیف گل و گلزار ایران                  سواد اعظم و چشم خراسان 

هرات آئینۀ رخسار عالم                          گلی بر گوشۀ دستار عالم 

۱.متن : باطا.







می دارد . تا به روزقیامت مردان ایشان مؤمنان اند و عورات ایشان مؤمنات . دعای برکت کرده است بر آن شهر ابراهیم و اسمعیل و[ اسحق ] * و خضر و الیاس ، صلوات الله علیهم اجمعین . ذوالقرنین آن را بنا کرده است ، تا ثَغری ۱ باشد اهل او را . هر که از آن شهر در راه خدای عزّ و جلّ رحلت کننده باشد  و یا به نیّت غزو ۲ بیرو رود ، همچنان باشد که هر روز حجّی پزیرفته می گزارد . و شهیدان آن شهر را روز قیامت بر انگیزانند و مّزاحَمَت ۳ کنند روز قیامت با شهداء بدر . وبه حقّ آنک جان من۴ به فرمان اوست که یک نماز در آن شهر بهتر است از هزار نماز که نه درآن شهر است  ». ابو العباس المعمری روایت کند از ابو الحسن علیّ بن سهل بن احمد بن عبدالله الشیبانی از جدّ خود و او از جدّ خود عبدالحمید بن ریاح الخزری، و او از ابو امامة الباهلی، و او از حذیفة بن الیمان، و او از رسول، علیه السلام، که گفت – لفظ الحدیث « خَیْرُ الْخُراسانَ هرات طَیِّبَةٌ ثِمارُها وَ ماءُها وَ هَواءُها [۴۷] قَدْ بارَکَ عَلَیْها سَبْعُونَ نَبِیّاً ».

ترجمه: آفتاب آسمان شریعت و سلطان جهان حقیقت، فرمانفرمای اقالیم ایمان، پیغمبر آخرالزمان، برگُزیدۀ حضرت اله، محمّد رسول الله، صلّی الله علیه و علی آله و اصحابه اجمعین، چنین می فرماید که « بهترِ خراسان هرات است. میوه ها و آب و هوای او خوش است۵، و بر وی دعای برکت کرده اند هفتاد پیغمبر دیگر». روایت کرده اند از احمد بن عبدالله، از محمّد بن کثیر القرشی، از کلبی، از ابو صالح، از عبدالله بن عباس، رضی الله عنهما، از رسول، علیه السّلام که او فرمود – لفظ الحدیث « لَمّا عُرجَ بِی۶ اِلَی السَّماءِ اَرَاِنی جِبْرئیلُ بقاعِ الْاَرْضِ شَرْقَها وَ غَرْبَها فَرَایْتُ بُقْعَةً [فیها] عُمُودٌ مِنْ نُورٍ فَقُلْتة یا جَبْرئیلُ ما هذِهِ الْبُقْعَةُ فَقالَ هذَا الْبَلَدُ هَراةُ وَ النُّورُ فِی مَوْضَعٍ یُدْفَنُ فیهِ بَعْضُ اَوْلادِکَ».

تزجمه: رسول عرب و عجم، صاحب یَثْرِب و حَرَم، شفیع المذنبین، سیّد الانبیاء و المرسلین، مشکل گُشایِ اَنَا اَفْصَح، فرمانروای اَنَا اَمْلَح، سلطان تختکاه رسالت، جمشیدِ بارگاهِ هدایت، ختم الانبیا، محمّد مصطفی، علیه السّلام و التّحیّة، 


۱.اصل: تغری.                 ۲.زمچی: غزا.                ۳. اصل: مراحمت.

۴.زمچی: تن محمّد.            ۵.اصل: میوه ها و آب های او خوش است.

۶.متن: غرج بی.



چنین فرمود که « چون مرا بر آسمان بردند، جبرئیل، صلوات الله علیه، بقعه های زمین در مشرق و مغرب به من می نمود و بر من عرضه می داشت. بقعه ای دیدم در وی عمودی از نور. گفتم: ای جبرئیل این جه بقعه است؟ گفت: این شهر هرات است و آن نور در موضعی است که بعضی از فرزندان ترا آنجا دفن خواهند کرد؛ یعنی مزار مسرق».۱ دیگر چنین روایت کرده اند از ابو علیّ بن رزین، از احمد بن عبدالله، از بکر بن محرز، از مبارک بن...۲ از امیر [۴۸] المؤمنین علی، رضی الله عنه، که او گفت که رسول، صلّی الله علیه و سلّم، فرموده است – لفظ الحدیث «اِنَّ لِلّهِ بِخُراسانَ مَدینَةً یُقالُ لَها هَراةُ طَیِّبَةٌ هَواءُها وَ مُتْرَعَةً اَنْهارُها، صلّی عَلَیْها، اَخِیْ ذُوالْقَرْنَیْنِ وَ اِلْیاسٌ وَ الْخِضْرُ لایَقْدِرُ عَلَیْها اَحَدٌ اِلاّ بِالسِّلْمِ اَبَداً یَنْظُرُ اللهُ تَعالی اِلَیْها کُلَّ یَوْمٍ نَظْرَةً یَغْفِرُ بِها مِنْ یُریدُ وَ یَعْفُو عَمَّنْ یَشاءُ».

ترجمه: مُشَرَّفِ تشریف شریف لولاک، مُبَجَّلِ مُسَبِّحانِ صَوامع افلاک، بیشوای شهسوارانِ میدان رسالت، رهنمای مُتَحیّران بیداءِ ضلالت، مُشَیَّد ارکانِ دین، رسول ربّ العالمین، صَلَوات الرّحمن علیه، چنین می فرمود که « به درستی که خدای عزّوجلّ را به خراسان شهری است که آن را هرات گویند؛ با هوای خوش و جوی های پُر آب، و بر وی درود و تحیّت گفته است [برادرم]* ذوالقرنین و الیاس۳ و خضر. هیچ آفریده برو قادر نشود و هر گز فتح نشود جز به آشتی. هر روز خدای عزّوجلّ به نظر عنایت بدان شهر نگرد و بیامرزد هر که را خواهد و عفو کند از هر که خواهد».

دیگر چنین روایت کرده اند از خالد بن هیاج، و او از پدر خود، و او از جعفر بن الزبیر، و او از ابو امامه که رسول الله، صلوات الله علیه و سلامه، عایشه را گفت که « اگر بعد از وفات من سفری کنی، بر تو بادا که به خراسان روی ودر خراسان به شهری مقام کنی که اورا هرات گویند که بهترِ خراسان هرات است. آب و هوای او خوش و سازوار است و در جوار او شهداء بسیار آسوده اند، و هر کس که در 


۱.اصل:مشرق:مسرق.مسرق یا مصرخ، آرامگاه های امامزاده عبدالله و اممزاده قاسم در آنجاست.

۲.جای یک کلمه در متن سقط شده است.

۳.متن:و الیاس و ذوالقرنین.



وی ساکن باشد از عاهات و آفات رسته باشد، و هر آنک قصد خرابی او کند در دنیا به بلا های گوناگون گرفتار شود و در آخرت مستوجب عذاب و عقاب حق تعالی باشد.

دیگر روایت است که رسول، علیه السّلام [۴۹] فرمود که در خراسان شهری است که آن را هرات گویند. در نواحی او شهر دیگر است که اورا فوشنج۱ خوانند. در یک فرسنگی فوشنج رباطی است که ابراهیم خلیل و اسمعیل، علیهما السّلام، بدانجا رسیده اند و بر آن ولایت دعای خیر و برکت کرده. بر شما باد که چون به خراسان روید و بدان موضع که ابراهیم و اسمعیل، صلوات الرحمن علیهما، رسیده اند، گذر کنید. و در شهر های خراسان اگر ساکن شوید، در هرات مقام کنید که بهترِ خراسان است.


۱.فوشنج:ربیعی فوشنجی، یکی از شاعران نامدار دربار هرات که به مناسبت هایی اشعار وی در تضاعیف اوراق کتاب حاضر از سوی مؤلف به کار گرفته شده، بنیاد خطّۀ فوشنج یا «پوشنگ» را از جمله کار های هوشنگ، از شاهان پیشدادیان، دانسته و گفته:

شنیدم ز دانش پژوهی براز                     که بُد بخرد و مؤبد و کارساز

که هوشنگ پوشنگ را ساخته است           چو خرّم بهشتش بر آراسته است

همه باغ و راغش پر از بوی و رنگ         به آرایش او را ز فردوس ننگ

به هر گوشه کاخی و کاشانه ای               بهشت برین و پیشش افسانه ای

در و دشت او سبز و آب روان                به هر سوی سرو و گل و ارغوان

چپ و راستش باغ و بوستان و گشت         به صد پایه بهتر ز خرّم بهشت

برِ خاک او مشک را ارزْ نی                 به گیتی ازو خوبتر مرزْ نی