نسب بختیار الاسبهبد
بختیار بن شاه فیروز بن بزفری (٣) بن شیراوژن بن خدایکان بن فرخ به (۴) بن ماه خدای بن فیروز بن کردآفرین (۵) بن پهلوان بن اسپهبد بن رستم بن مهرآزاد بن رستم ابن بولاد بن کان آزادمرد (۶) بن رستم بن جهرآزاد بن نیروسنج بن فرخ به بن دادآفرین ابن سام بن به آفرین بن هوشنگ بن فرامرز بن رستم الاکبر بن دستان بن سام بن نریمان بن کورنگ بن گرشاسب (٨).
پس چون اسلام به سیستان آوردند و لشکر اسلام قوی گشت و جهانیان را معلوم شد که کسی را بر فرمان سماوی تاب نباشد، و کار نه به عدّت و سلاح و لشکر است، الاّ به فرمان خدای- تعالی- و مردمان سیستان را معلوم بود اندر آخر بیرون آمدن مصطفی- علیه السلام- که برحق است، سیستان به صلح بدادند (٩) .....به جایگاه آن پهلوان سیستان به روزگار پادشاهی (۱۰) .........رستم بن آزادخو بن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. در حاشیه نوشته اند و راده گذارده که: و می گفت:
سخن گفتم درست و زود رفتم به عالم نیست مردی همچو رستم
٢. این روایت جائی دیگر دیده نشده است. ٣. ظ: برزفری که اصل لغت فریبرز باشد. احیاء: هرمزی بن شیر ارمان. ۴. متن، فرح به. ۵. ظ: گُردآفرید. احیاء: گودرز آفرین. ۶. نام (کان آزادمرد) ونام (پولاد) به تنهائی دیده نشده ولی پولادکان و آزادمرد هر دو نام مکرر دیده شده و باید اصل چنین باشد : (( پولادکان بن آزادمرد)) احیاء: چون متن. ٧. متن ، فرح به. احیاء: فرخ. ٨. رجوع شود به حاشیهٔ ۵ ص ٣. ٩. دراینجا ثلث سطر در متن سفید است. ۱۰. اینجا هم ثلث سطر در متن سفید است.
بختیار الاِصبَهبد بود، و از بختیار باز گفتیم تا به گرشاسب، و نسبت گرشاسب اندر ابتداء این کتاب باز گفته ایم تا کیومرث که آدم بود- علیه السّلام- .
اکنون بعضی از فضایل آنچه اندر کتاب هاست [و]خداوندان اخبار و حکما یاد کرده اند. اندر کتاب انبیا- علیهم السّلام- علی بن محمّد ظبری(۱) باز گوید که: چون آدم (علیه) از سراندیب به طلب حوّا برفت، به هیچ جا اقامت نکرد مگر بدان جایگاهی که اکنون سیستان است، آنجا آب روان دید بر ریگ، بخورد، سبک بود، و باد شمال همی آمد، بخفت خواب کرد، چون برخواست طهارت کرد و تسبیح کرد، چون فارغ شد چیزی خواست که بخورَد، جبرئیل- علیه السّلام- به نزدیک او آمد، او را اندر وقت درخت نار و درخت خرما پدید آورد، و به قدرت باری تعالی به بار آمد، و آدم ازآن بخورد، و هنوز اصل خرما و نار از آنگاه است. و آنوقت که گرشاسب رغبت بناکردن سیستان کرد سبب آن خرما و نار بود که آنجا دید.