ذکر شصت و هشتم

از کتاب: تاریخنامۀ هرات

در مجالفت هنونویین با امرای بادغیس 

چون شهور سنۀ رابع و ثمانین و ستٌمائه[=۶۸۴] درآمد، درسن سال هندونویین ، امیر تایتُمُور راب  به قتل رساند. و سبب آن بود که تایتُمُور که امیر توامن۲ و نامدار مقرّب پادشاهزاده ارغون بود، ایم از هندنویین بد گفتی و در مشافهه و مواجهه چون  مست شدی خود را بسیار بستودی و گفتی:

نظم[صاحب اندلس]

[۳۷۷] اِنَّ الَّذِی خَلَقَ لاَشیاَء صَوَّرَنی           ناراً مِنَ البَأُسِ فِی بَحرٍ مِنَ الجُودِ 

درستی آنک بیافرید چیزی ها را صورت کرد مرا 

آتشی از جنگ در دریای از جوامردی [؟]*

هندنویین از آن معنی بغایت برنجیدی. و چون تایتمر را در پیش پادشاهزاده ارغوان حامیان[ی] قوی بود، هندونوین عداوت خود را با او ظاهر نکردی . هم بدین که نه چند گه به تفاق با یکدیگر زندگانی کردند. تا در سال مذکور آتش حقد هندونوین بالاگرفت و در تیهِ ((العجله من الشیطان)) حیران گشت. روز فرصتی نگاه داشت و در میان طوی تایتُمُور را بکش و چند تن از نزدیکان او [را] به قتل آورد. امرای [ی] که در بادغیس بودند :الادونوین و جادردو و دنقرا باتفاق لشکر جمع کردند تا بر هند ونوین زنند.

روز دیگر جماعتی از سپاه الادو پیش هندونوین آمدند و گفتند که ((الادو و جادو۳ و دفترا با عساکر بازگشتند و حالیا عزیمت محاربت۴ و مُقارع ندارند.))


______________________________________________________________________

ا. اصل: شپست و ششم.

۲. امیر توامن: توامن در زبان ترکی مهنی ده هراز و خیلی زیاد است . واژه توامن از راه زبان ترکی به زبان معولی درآمده است. مغولان که خود نامه برای شمارش بیش از عدد صد نداشته اند ، هزار و ده هزار را از زبان ترکی به وام گرفته اند. به تصریع دکتر محمد روشن (تعلیقه بر جامعالتواریخ ص۲۳۴۵) تومان برای نخشصتین بار در زبان فارسی در کتاب ((قن)) یا ((قندیه)) محمد بن عبدالجلیل آمده است.                                  ۳. متن: جاردوا

۴. متن: محاریب


ذکر شصت و هشتم / در مجالفت هندونوین با...                                                         ۳۹۹

هندونوین بغایت خوشدل و مُبتَهج گشت و لشکر را اجازت داد و گفت ­­((هر کس به یُرت۱  خود بازگردید و چون زمستان به آخر رسد و بهار عالم افروز و چهرۀ زیبای نوروز فیروز ظاهر گردد، همه آمدۀ حرب و ساختۀ رزم روی به درگاه نهید.))

امرای هزاره و صدۀ او هر کس به مقام خود مراجعت نمود[ند] . در اثنای این حالت الادو نوین و جاردو و دنقرا با لشکر گران مفجاء بر هندونوین زدند وبا هندونوین هشتصد مرد بیش نبود. تیغ برکشید و با طایفۀ خود[۳۷۸] با ایشان مقابل شد بعد زا ساعت در میدان راند و معنیِ ؛

شعر

عَلَیکَ بِاِظهارِ التَّجلَّدِ لِاعِدَی          وَ لاتُظهِرَن مِنکَ الذُبُول فَتَحقَرا

بر تو باد بیداد کردن، جلدی کردن از برای دشمنان

و بیدا مکن هیچ کونه از خود پژمرده گی را ، پس خوار شوی تو

بر خویشتن خواند ودر چند حمله مدانگی تمام و شجاعت عظی به اظهار رسانید و هر چند که کوشید ئ چندانک جوشید، بیشتر مقام نتواست کرد. روی به هزیمت نهاد . لشکر الادونوین در عقب او براندند و اکثر مردِ[انِ] سپاهی او را به قتل آورد[ند] و غنیمت بی حدِ  حساب از اسب و سلاح و خیمه و خرگاه و زن گرفت[ند].هندونوین دل خشته و محزون از راه قراباغ درآ»د و از آنجا بیهُده بیرون رفت و پس از ده روز به کوهپایه های غور نرول کرد و با خواص و خواتین خود پناه به خَیسار برد. 





______________________________________________________________________

۱ . یُرت: لفضی است ترکی به معنب محدودۀ چراگاه، تُیُول یک شاهزاده ، آقامتگاه ، پایگاه، مسکن، چادر نمدی ، مین ، سرزمین ، در زبان فارسی به صورت : یورت، یورط ، یورد، یورده، اورت، یوردی نیز ضیط شده است.