گرفتن سیستان مولی سند [لی] و کشتن سپاه خراسان را و گرفتن منصور اسحاق

از کتاب: تاریخ سیستان
08 March 1485

و منصور بن اسحاق به هزیمت از شهر بیرون شد و آن برنا برادرزادهٔ او گرفته شد به سرکوی زنان که آنجا دربند بود، سندلی او را حنابست و دیگر روز به دست ستوریان داد تا فضیحت کردند، آن سخن را(۴) که گفته بود، و منصور بن اسحاق به کد: محمد بن اللّیث فرود آمده بود و دیگر روز خواست که حرب کند، چه دانست که به خوج اند، بیامد به کوی گرفتار شد و اسیر کردند ومال و بنه و ستوران او همه غارت کردند، ومحمد مولی [سندلی] اندر قصر یعقوبی فرود آمد، چون این کار برفت خطبهٔ امارت خویشتن را خواست که کند وحدیث ابوحفص بگذاشت، مردمان را آن خوش نیامد، محمد بن عباس کولکی ازو جداشد، با گروهی عیّاران برخاست و به فراه شد، و مولی سندلی دست [به] مصادره وجور کردن برد بر مردمان، و بانصرِ حمدان جوینی(۵) را با گروهی سپاه و ترکان زینهاری که رانِ منصور 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ . کذا؟ و ظ: ( مردم به خوج جمع شده) ودر سطور بعد ((خوج)) با جیم آخر ضبط شده وگویا ((خوج)) یکی از محلات شهر یا جائی چسپیده به شهر بوده است (رک ص ۱۷۳ ح ۶).

۲ . ابن اثیر، محمد بن العباس المعروف به ابن الحفار ضبط کرده (ج ۸ ص ۲۳) وبه قرینهٔ ((این حفار)) شاید کلمهٔ کولکی در اصل گورکن- باگولکن که مصحف گورکن است باشد ودر ۱۴ سطر بعد همین کلمه را (کورکی) ضبط کرده واین ضبط ثانی حدس مارا تایید می کند ونیز در صفحه بعد کلمه ((جفاره)) به جای کولکی آورده که ظاهراً همان ((حفار)) است.

۳ . اصطخری ص ۲۴۱ گوید: در (رَبض) میان در طعام ودر پارس قصریست از یعقوب لیث وقصری از عمرو لیث ودارالاماره در قصر یعقوبی است.

۴. اینجا ((را)) به معنی ((برای)) است یعنی برای آن سخن که گفته بود.

۵ . جوین که گاه نیز کوین با کاف می نویسد یکی از دیه های سیستان بوده بر راه هرات به سه مرحله از زرنگ و 





بن اسحاق بودند به فراه بفرستاد به حرب محمد بن عباس، و او حرب نکرد وگفت: من فرمان بردارم، برخاست و با ایشان بیامد، چون به نزدیکان شهر برسید نابیوسان(۱) با نصر حمدان کوینی را بکشت(۲)، و یاران با نصر هزیمت کردند، و اوبه در شهر آمد ومردم با او جمع شد، ومولی به حرب او بیرون شد وحربی صعب کردند و بسیار مردم کشته شد آخر مولی به هزیمت رفت وبه لب هیرمند فرود آمد، و کورکی به کوشک یعقوبی فرود آمد و موالی با او جمع شدند و بوحفص را بیرون آوردند و به امارت بنشادند وخطبه برو کردند روز آدینه دوازده روز گذشته از ماه رمضان سنه تسع وتسعین ومایتی.