آمدن مسمع مالک به سیستان در سنهٔ ست و ثمانین
چون مسمع به سیستان آمد ابوخلدة الخارجی با بسیاری مردم از بزرگان جمع شده بودند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. کذا...و ظ: فلانی. ٢. کذا...و ظاهراً (بر بام). ٣. اصل: باید شدن. ۴. در تواریخ معتبره ذکری از نام این شخص که با عبدالرحمن بند بوده و با وی از بام افتاده نیست، بلاذری گوید: کسی که نگاهبان عبدالرحمن بود و سر زنجیر او را به خود بسته بود با او افتاد(ص ۴۰٧). ۵. ص: دیرالجماجم. ۶. یعقوبی در کتاب البلدان آورده که: زتبیل از عمارة بن تمیم اللخی کراهت داشت و چون بین حجاج و رتبیل دوستی بررار شد حجاج عماره را از سیستان عزل کرد (ص ٢٨٣ چاپ لیدن- ضمیمهٔ اعلاق النفیسهٔ ابن رسته). ٧. و او مسمع بن مالک بن مسمع الشیبانی بود که بعد از عبدالرحمن بن سلیم الکنانی والی سیستان شد. (البلدان یعقوبی ص ٢٨٣) و ذکر عبدالرحمن بن سلیم، سلف مسمع،درین کتاب نیمامده و بلافاصله بعد از ((عمارة بن تمیم)) مسمع را ذکر کرده است.
به سیستان، با مسمع حرب هاء بسیار کردند آخر بوخلده گرفته شد و مسمع سوی حجاج نامه کرد و اورا آگاه کرد، جواب آمد که بوخلده را بفرست، [او را] سوی حجاج فرستاد، وهم اندرین سال مسمع به سیستان فرمان یافت وپسر برادر خویش را محمد ابن سنان(۱) بن مالک(٢) [را] خلیفت کرد، و هم اندر سال عبدالملک مروان فرمان یافت به دمشق، چهار روز گذشته از شوال سنهٔ ست و ثمانین، و عبدالملک شست و دو ساله بود، ولایت او سیزده سال و چهار ماه، کم شش روز بود، پس ولیدِ عبدالملک را به دمشق بیعت کردند هم آن روز که عبدالملک فرمان یافت.