سخن اندرناحیت مصرو شهرهای وی
ناحیتیست مشرق وی بعضی حدود شام است و بعضی بیابان مصر،
۱-دراصل،عره. ۲-دراصل:رنحا. ۳-زغر.
۱75 39
وجنوب وی حدود نوبه است، ومغرب وی بعضی ازحدود مغربست،
وبعضی بیابان است کی آنرا الوواحات خواننده وشمال وی دریای رومست و این تونگرترین ناحیتیست اندرمسلمانی واندروی شهرهای بسیارست همه آبادان وخرم تونکروبا نعمتهای بسیارگوناگون، وازوی جامها و دستارها وردایهاء گوناگون خیزد کی اندرهمه جهان ازآن با قیمت ترنبود،چون صوف مصری، وجامها و دستارها، دبیقی [ و ] خز [ و اندر ] این ناحیت [ b۳۵ ] خران نیک افتد با قیمت.
۱-فسطاط-قصبه مصرست، تونگرترین شهریست اندرجهان وبغایت آبادان و بسیارنعمتست، وبرمشرق رود نیل نهاده است. تربت شافعی رحمه الله علیه اندرحدود وی است.
۲- ذمیره، نقرا ۱- دوشهرند برمشرق رود نیل آبادان وبا نعمت وازوی جامهای کتان خیزد مرتفع، با قیمت.
۳- فرما -شهریست برکران دریاء تنیس اندرمیان ریگ جفاروگورجالینوس وآنجاست.
۴- تنیس ود میاط- دوشهرند اندرمیان دریا تنیس برد وجزیره وایشانرا کشت و برزنیست وازوی جامهاء وصوف وکتان خیزد با قیمت بسیار.
_________________________________________
۱-دبقوه
۱76 39
۵-اسکندریه- شهریست از دوسوی باردریای روم و دریای تنیس پیوسته، واندروی یکی مناره است کی گویند کی دویست ارش است واندرمیان آب نهاده برسرسنگی وهرگه کی باد آید آن مناره بجنبد چنانک نتوان دید.
۶-هرمین- دوبنایست برسرکوهی نهاده بنزدیکی فسطاط، وملاط وی جوهریست که هیچ ۱چیزبروی کارنکند،وهریکی را از وی چهارصدارش درازاست، اندرچهارصدارش پهنا، اندرچهارصدارش بلندی، واندرمیان وی خانهاست کرده،ومراورا یکی درست تنگ، واین بنا هرمس کرده است؛پیش ازطوفان،چون بدانست کی طوفان همی خواهد بود، ازبهرآن کرد، و براین بنا بتازی نوشته است: << بنینا ها بقدره فمن اراد ان یعلم کیف بنینا ها فلیخربها.>> تفسیرش:بنا کردیم این را بتواناییی و هرکه خواهد کی بداند کی چونش بنا کردیم گوویران بکن آنرا. و براین مین بسیاری علم بروی کنده است ازطب و نجوم و هندسه و فلسفه.
۷- فیون ۲ – شهرکیست بر مغرب نیل نهاده و اندر [ وی ] آبهاء دیگر است روان بجزنیل .
۸ – بوصیر۳ – شهریست بر مشرق نیل نهاده و مشعبدانی کی با فرعون
۱- دراصل: اشعونین. ۲–سوان بضم سین
۱77 39
بودند وجادوییها کردند، ازینجا بودند، واندررود نیل نهنگست بسیار،
بهرجاییی، چونانک مردم وچهارپای را ازکران آب بریابد.وچون بدین شهررسد طلسمی کرده اند کی ضعیف باشد وهیچ زیان نتواند کردن وچنان بود کی کودکانش بگیرند اندرآب و بروی نشینند وهمی گردانند وهیچ زیان نتواند کردن، و هرجای دیگرکی باشد زیروزبراین شهرزیان کاراست.
۹-اشمونین ۱، اخمیم ،بلینا- سه شهرند برکران نیل برمغرب وی نهاده،آبادان و خرم و با نعمت بسیارواندروی درخت آبنوس است بسیار.
۱۰- سوان ۲( = اسوان )-آخرین شهریست ازمصروثغرست برروی نوبیان برمغرب نیل، وشهریست با مال بسیار، ومردمانی جنگی واندرکوههایی کی بدونزدیکست ازالواحات معدن زمردست وزبرجد، واندرهمه جهان بجزاینجا نباشد.واندرکوههای الواحات گوسپندان وحشی اند، وازپس سوان۲ اندرسرحد میان مصرو نوبه خرانند وحشی بسیار، ملمع وسیاه وزرد، خردچند گوسپندی،وچون ازنجا بیرون آری بمیرند ۳.