ای روز مبارک و خجسته

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
ای روز مبارک و خجسته ما جمع و تو در میان نشسته ای همنفس همیشه پیش آ تا زنده شود دمی شکسته پیغام دل است این دو سه حرف بشنو سخن شکسته بسته یک بار بگو که بنده من کزاد شوم ز رنج و رسته آن دست ز روی خویش برگیر تا گل چینیم دسته دسته یک بار دگر شکرفشان کن طوطی نگر از قفص برسته