برو برو که به بز لایق است بزغاله

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
برو برو که به بز لایق است بزغاله برو که هست ز گاوان حیات گوساله برو برو که خران گله گله جمع شدند خر جوان و خر پیر و خر دو یک ساله ز ناله تو مرا بوی خر همیآید که خر کند به علف زار و ماده خر ناله دماغ پاک بباید برای مشک و عبیر گلولههای پلیدی برای جلاله در آن زمان که خران بول خر به بو گیرند زهی زمان و زهی حالت و زهی حاله میا میا که به میدان دل خران نرسند به صد هزار حیل میرسند خیاله دلاله کیست بلیس این عروس دنیا را عروس را تو قیاسی بکن ز دلاله خموش باش سخن شرط نیست طالب را که او ز اشارت ابرو رسد به دنباله