بشنو خبر صادق از گفته پیغامبر

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
بشنو خبر صادق از گفته پیغامبر اندر صفت ممن الممن کالمزهر جاء الملک الاکبر ما احسن ذا المنظر حتی ملاء الدنیا بالعبهر و العنبر چون بربط شد ممن در ناله و در زاری بربط ز کجا نالد بیزخمه زخم آور جاء الفرج الاعظم جاء الفرج الاکبر جاء الکرم الادوم جاء القمر الاقمر خو کرد دل بربط نشکیبد از آن زخمه اندر قدم مطرب میمالد رو و سر الدوله عیشیه و القهوه عرشیه و المجلس منثور باللوز مع السکر اینک غزلی دیگر الخمس مع الخمسین زان پیش که برخوانم که شانیک الابتر الرب هو الساقی و العیش به باقی و السعد هو الراقی یا خایف لا تحذر الروح غد اسکری من قهوتنا الکبری و ازینت الدنیا بالاخضر و الاحمر خاموش شو و محرم میخور می جان هر دم در مجلس ربانی بیحلق و لب و ساغر