آن یکی پرسید از مفتی به راز

از کتاب: مثنوی معنوی ، مثنوی
آن یکی پرسید از مفتی به راز گر کسی گرید به نوحه در نماز آن نماز او عجب باطل شود یا نمازش جایز و کامل بود گفت آب دیده نامش بهر چیست بنگری تا که چه دید او و گریست آب دیده تا چه دید او از نهان تا بدان شد او ز چشمهی خود روان آن جهان گر دیده است آن پر نیاز رونقی یابد ز نوحه آن نماز ور ز رنج تن بد آن گریه و ز سوک ریسمان بسکست و هم بشکست دوک