چند پختی تلخ و تیز و شورگز
از کتاب: مثنوی معنوی
، مثنوی
چند پختی تلخ و تیز و شورگز
این یکی بار امتحان شیرین بپز
آن یکی را در قیامت ز انتباه
در کف آید نامهی عصیان سیاه
سرسیه چون نامههای تعزیه
پر معاصی متن نامه و حاشیه
جمله فسق و معصیت بد یک سری
همچو دارالحرب پر از کافری
آنچنان نامهی پلید پر وبال
در یمین ناید درآید در شمال
خود همینجا نامهی خود را ببین
دست چپ را شاید آن یا در یمین
موزهی چپ کفش چپ هم در دکان
آن چپ دانیش پیش از امتحان
چون نباشی راست میدان که چپی
هست پیدا نعرهی شیر و کپی
آنک گل را شاهد و خوشبو کند
هر چپی را راست فضل او کند
هر شمالی را یمینی او دهد
بحر را ماء معینی او دهد
گر چپی با حضرت او راست باش
تا ببینی دستبرد لطفهاش
تو روا داری که این نامهی مهین
بگذرد از چپ در آید در یمین
این چنین نامه که پرظلم و جفاست
کی بود خود درخور اندر دست راست