یکی گولی همیخواهم که در دلبر نظر دارد

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
یکی گولی همیخواهم که در دلبر نظر دارد نمیخواهم هنرمندی که دیده در هنر دارد دلی همچون صدف خواهم که در جان گیرد آن گوهر دل سنگین نمیخواهم که پندار گهر دارد ز خودبینی جدا گشته پر از عشق خدا گشته ز مالشهای غم غافل به مالنده عبر دارد