زندگانی صدر عالی باد

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
زندگانی صدر عالی باد ایزدش پاسبان و کالی باد هر چه نسیهست مقبلان را عیش پیش او نقد وقت و حالی باد مجلس گرم پرحلاوت او از حریف فسرده خالی باد جانها واگشاده پر در غیب بسته پیشش چو نقش قالی باد بر یمین و یسار او دولت هم جنوبی و هم شمالی باد دو ولایت که جسم و جان خوانند بر سر هر دو شاه و والی باد بخت نقدست شمس تبریزی او بسم غیر او ملی باد