ما شادتریم یا تو ای جان

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
ما شادتریم یا تو ای جان ما صافتریم یا دل کان در عشق خودیم جمله بیدل در روی خودیم مست و حیران ما مستتریم یا پیاله ما پاکتریم یا دل و جان در ما نگرید و در رخ عشق ما خواجه عجبتریم یا آن ایمان عشق است و کفر ماییم در کفر نگه کن و در ایمان ایمان با کفر شد هم آواز از یک پرده زنند الحان دانا چو نداند این سخن را پس کی رسد این سخن به نادان