ای تو آب زندگانی فاسقنا

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
ای تو آب زندگانی فاسقنا ای تو دریای معانی فاسقنا ما سبوهای طلب آوردهایم سوی تو ای خضر ثانی فاسقنا ماهیان جان ما زنهارخواه از تو ای دریای جانی فاسقنا از ره هجر آمده و آورده ما عجز خود را ارمغانی فاسقنا داستان خسروان بشنیدهایم تو فزون از داستانی فاسقنا در گمان و وسوسه افتاده عقل زانک تو فوق گمانی فاسقنا نیم عاقل چه زند با عشق تو تو جنون عاقلانی فاسقنا کعبه عالم ز تو تبریز شد شمس حق رکن یمانی فاسقنا