از کلیم حق بیاموز ای کریم

از کتاب: مثنوی معنوی ، مثنوی
از کلیم حق بیاموز ای کریم بین چه میگوید ز مشتاقی کلیم با چنین جاه و چنین پیغامبری طالب خضرم ز خودبینی بری موسیا تو قوم خود را هشتهای در پی نیکوپیی سرگشتهای کیقبادی رسته از خوف و رجا چند گردی چند جویی تا کجا آن تو با تست و تو واقف برین آسمانا چند پیمایی زمین گفت موسی این ملامت کم کنید آفتاب و ماه را کم ره زنید میروم تا مجمع البحرین من تا شوم مصحوب سلطان زمن اجعل الخضر لامری سببا ذاک او امضی و اسری حقبا سالها پرم بپر و بالها سالها چه بود هزاران سالها میروم یعنی نمیارزد بدان عشق جانان کم مدان از عشق نان این سخن پایان ندارد ای عمو داستان آن دقوقی را بگو