آینهام من آینهام من تا که بدیدم روی چو ماهش

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
آینهام من آینهام من تا که بدیدم روی چو ماهش چشم جهانم چشم جهانم تا که بدیدم چشم سیاهش چرخ زمین شد چرخ زمین شد جنت مأوی راحت جانها تا که برآمد تا که برآمد بر که جودی خیل و سپاهش پشت قوی شد پشت قوی شد اختر دولت عدل و عنایت چون نشود شه چون نشود شه آنک تو باشی پشت و پناهش شوره زمینی شوره زمینی کز تو کشد او آب بهاری سبزتر آمد سبزتر آمد از همه جاها کشت و گیاهش روی چو ماهت روی چو ماهت بست گرو دی با مه و اختر گشت گروگان گشت گروگان ماه و سما را زلف سیاهش سلسله جنبان سلسله جنبان گشت برادر این دل مجنون چون بنشورد چون بنشورد آن مجنون کش شد سر ماهش دم مزن ای جان دم مزن ای جان برخور کمد روز مبارک کیست مبارک کیست مبارک آن که ببیند هم ز پگاهش