سخن اندر ناحیت تبت و شهر های وی
مشرق او بعضی ازچینستانست وجنوب اوهندوستان است ومغرب وی بعضی ازحدود ماوراءالنهراست وبعضی ازحدود خلخ، وشمال وی بعضی ازخلخ است و بعضی ازتغزغز، واین ناحیتیست آبادان و بسیارمردم وکم خواسته، وهمه بت پرستند، وبعضی ازوی گرم سیرست و بعضی سردسیر، وهمه چیزهاءهندوستان بتبت افتد، وازتبت بشهرهای مسلمانان افتد واندروی معدنهاء زرست وازومشک بسیارخیزد، وروباه سیاه و سنجاب و سمورو قاقم وختو و جاییی کم نعمتست، وملک این ناحیت را تبت خاقان خوانند، و مراورا لشکر و سلاح بسیاراست، وازعجایب تبت آنست کی هرکه اندرتبت شود خندان و شادان دل بود بی سببی تا ازآن ناحیت بیرون آید.
۱-رانگ رنگ – ناحیتیست ازتبت بهندوستان وچینستان پیوسته و اندرتبت [ ۱۶b ] ناحیتی ازین درویش ترنیست،جای ایشان اندرخیمهاست
74 10-11
و خواستهء ایشان گوسپند است وتبت خاقان از ایشان سرگزیت ستاند بیدل خراج، و این ناحیت یک ماهه راهست اندریک ماهه، وگویند کی بر کوههاء وی معدن زرست ، و اندر وی پارهء زریابند، چند سرگوسپند بیک پاره، و هرکه از آن زربر گیردو بخانه برد، مرگ اندران خانه افتد تا آنگه کی آن بجای خود باز برند.
۲- تبت بلوری – ناحیتیست از تبت بحدود بلور پیوسته و بیشترین بازرگانان اند و اندرخیمها و خرگاهها نشینند وجای ایشان اندر پانزده روزراهست.
۳- نزوان – ناحیتیست تونگر[ تر ] ازتبت، با خواستهء بسیار. واندرین شهرقبیلهء است ایشان را میول خوانند وملوک تبت ازین قبیله باشند. واندراودودهست خردیکی را نزوان خوانند و یکی رامیول،جاییست کم نعمت وبسیارخواسته، وزروموی وگوسپند و بسیار خواسته وآلات.
۴- برخمان – شهری است اندر وی بازرگانان بسیار.
۵- لهاسا – شهرکیست، اندر وی بت خانهاست ویکی مزگت مسلمانانست و اندروی مسلمانند اندک.
۶- زوه – ازحدود توسمتست، دهیست خرد.
۷- احایل۱ – جاییست اندروچراگاه و مرغزار ها و خرگاه بعضی ازتبتیانست. چون تبت خاقان بمیرد، وازآن قبیله ۱ هیچ کس نماند یکی را ازاین اجایل مهمترکنند.
__________________________________________________________
۱-اجایل .
75 11
۸- جرمنگان خرد و جرمنگان بزرگ ۲ – دوشهرست برکرانهء بیابان نهاده جاییی کم نعمت و اندرک خواسته، ومردم آنجا صیادی کنند.
۹- توسمت ۳ – شهری است اندرقدیم چینیاب داشتندی واکنون تبتیان دارند، و اندروی لشکرست از آن تبت خاقان.
۱۰- بالس
۱۱- کریان ؟
۱۲ – وجخیان ؟
۱۳- بریخه
۱۴ – جنخکث
۱۵- کونکرا
۱۶- رای کویته
۱۷ – برنیا
۱۸ – ندروف
۱۹ – رستویه ۴
۲۰- مث- این شهرکهاییی است کی بقدیم ازچین بودند واکنون تبتیان دارند واندرین شهرها مردمان تغزغزی بسیارند و جایهاییی اند با خواسته و نعمت و آبادانی. ومیان کونکراورای کوتیه قلعهء عظیم است بردست راست و برسرکوهی بلند نهاده است. وخزینه های تبت خاقان آنجا باشد .
۲۱- غزا – نخستین حد تبت است ازسوی تغزغزبنزدیکی رود کچا نهاده است.
_________________________________________________
۱-قبیله میول ۲- چرمنگان شاید: بسکون سین و فتح میم
۴- مینورسکی این کلمه را [دستویه ] خواانده است.
76 12
۲۲- بیناوکلبانک – دو شهرست خرد ازتبت با لشکر و مردمانی جنگی و با سلاح بسیار.
۲۳- کرسانگ ۱ – از تبت است اندروی بت خانهای بزرگست، آنرا فرخاربزرگ خوانند.