آمدن هنادی السری به سیستان
تا او به سیستان آمد سلیمان از بُست باز آمد و اینجا فرود آمد که اکنون سر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ص ۱۶٨) و صحیح سبع و ثلاثین است زیرا اکثر بر این اند.
۱. او، ابو داود خالد بن ابراهیم الذهلی است.
٢. اصل: به سفرار (سفزار مخفف اسفزار) به فتح الف و سکون سین با فاء مفتوح و هم مضموم و بعد از آن زاء معجمه با الف و راء شهری است از نواحی سجستان از سوی هراة (معجم البلدان).
٣. در اصل (بدیره) و همانا پذیره است. یعنی: پیشباز.
۴. سرلشکر محله ای بوده است در بیرون قلعه زرنج (مأخوذ از خود این کتاب).
۵. رخد، همان است که عربان آن را (رخج) به ضم راء و تشدید و فتح خاء معجمه و جیم خوانند.
۶. با تمام نقطه به (زاء و نون) نوشته شده است.
٧. یعقوبی اولین والی که از قبل منصور به سیستان آمد (( ابراهیم بن حمید المروروذی)) بعد از آن (( معن بن زایده)) را ذکر کرده است (ص ٢٨۵).
لشگر سلیمان گویند، و این کار اندر سنهٔ احدی و اربعین بود، و از آنجا به حرب خوارج شد که اندر لشکر(۱)، حضین بن الرقاد برخاسته بود و او از روستای رون و جول بود، مردی بزرگ زاده با او مردم بسیار جمع شده. سلیمان با او حرب کرد و او را بکشت، باز به قصبه آمد وازغزات(٢) رخد و ازحرب خوارج مال بسیار اورا جمع شد وهم به سرلشکر فرود آمد. پس میان سلیمان و هنادی السّری حرب افتاد، مردم شهر با هناد یکی شد که اوی عهد ولواء منصور داشت،پس هناد سلیمان را بند برنهاد، باز منصور ولایت سیستان زهیر بن محمدالأزدی را داد، اندر آخر سنهٔ احدی و اربعین و مائه.