گل سوری به ماه اندر شکفته

از کتاب: دیوان عنصری بلخی ، بخش غزلیات ، غزل
گل سوری به ماه اندر شکفته

برو بر کژدم جرّاره خفته

دو لب چون دانه ی نارست لیکن

به نوک سوزن اندیشه سفته

نکورویی که از فردوس حورا

برو خوبی فرستاده است سفته

شب تار آشکارا گشته دائم

به زیرش روز رخشنده نهفته

به آیین صورتی کاندر جهان کس

نظیر او نه دیده است و نه گفته

چو گل نی گل شکفته عارضینش

وزو زلفین مشکین گرد رفته