سخن اندرناحیت زابج و شهرهای وی
از کتاب: حدود العالم
مغرب و بعضی ازجنوب وی ناحیت زنگستانست، وشمالش دریاست و دیگرهمه بیابان جنوبست. واین ناحیت ومردمان وی همه چون زنگیانند؛لکن لختی بمردمی نزدیکتراند و ملک ایشان را منحب ( ؟ ) خوانند. و دایم با زنگستان حرب کنند. واندرکوههای وی درختان کافورست و ماران اند کی گویند کی مردم را و گاومیش را و پیل را فروبرند بیک بار، و اندروی اندک مسلمانان اند و بازرگانان اند.
۱- منجری- شهریست برکناردریا بازربسیار.
۲- ملحمان ؟ - مستقرملک است و این زابجیان را جزیرۀ یست عظیم اندردریا، وملک ایشان بتابستان بدان جزیره نشیند،
۱-ملجان.
۱97 58-57