یار درآمد ز باغ بیخود و سرمست دوش

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
یار درآمد ز باغ بیخود و سرمست دوش توبه کنان توبه را سیل ببردست دوش عاشق صدسالهام توبه کجا من کجا توبه صدساله را یار دراشکست دوش باده خلوت نشین در دل خم مست شد خلوت و توبه شکست مست برون جست دوش ولوله در کو فتاد عقل درآمد که داد محتسب عقل را دست فروبست دوش