ای رونق نوبهار برگو

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
ای رونق نوبهار برگو وی شادی لاله زار برگو بیغصه می فروش مینوش بیزحمت شاخ خار برگو ای بلبل و ای هزاردستان برگو صفت بهار برگو ای حلقه به گوش و عاشق گل گوش و پس سر مخار برگو شرح قد سرو و چهره گل بر عرعر و بر چنار برگو چون رفت خزان و رو نهان کرد بر سرو رو آشکار برگو گر پرسندت که جان رز چیست بر برگ نظر مدار برگو صد شیر و هزار گونه خرگوش خواهی که کنی شکار برگو خواهی که شود قبول عذرت ز اشکوفه خوش عذار برگو خواهی که بری قرار مستان زان نرگس پرخمار برگو امروز سر شراب داریم ساقی شو و بر نهار برگو مستی آمد ملولیت رفت صد بار و هزار بار برگو ای جام شرابدار برگرد وی چنگ لطیف تار برگو از بهر ثواب و رحمت حق ای عارف حق گزار برگو ما منتظر توایم بشتاب بیزحمت انتظار برگو تشنیع مزن که صلهای نیست نک آوردم نثار برگو