ایا هوای تو در جانها سلام علیک
از کتاب: دیوان کبیر
، غزل
ایا هوای تو در جانها سلام علیک
غلام میخری ارزان بها سلام علیک
ایا کسی که هزاران هزار جان و روان
همیکشند ز هر سو تو را سلام علیک
به وقت خواندن آن نامههای خون آلود
بخوان ز جانب این آشنا سلام علیک
تو میخرامی و خورشید و ماه در پی تو
همیدوند کهای خوش لقا سلام علیک
به خاک پای تو هر دم همیکنند پیغام
هزار چشم که ای توتیا سلام علیک
تو تیزگوش تری از همه که هر نفست
ز غیب میرسد از انبیا سلام علیک
سلام خشک نباشد خصوص از شاهان
هزار خلعت و هدیهست با سلام علیک
چنانک کرد خداوند در شب معراج
به نور مطلق بر مصطفی سلام علیک
زهی سلام که دارد ز نور دنب دراز
چنین بود چو کند کبریا سلام علیک
گذشت این همه ای دوست ماجرا بشنو
ولیک پیشتر از ماجرا سلام علیک