برفتم دی به پیشش سخت پرجوش

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
برفتم دی به پیشش سخت پرجوش نپرسید او مرا بنشست خاموش نظر کردم بر او یعنی که واپرس که بیروی چو ماهم چون بدی دوش نظر اندر زمین میکرد یارم که یعنی چون زمین شو پست و بیهوش ببوسیدم زمین را سجده کردم که یعنی چون زمینم مست و مدهوش