آه کان سایه خدا گوهردلی پرمایهای

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
آه کان سایه خدا گوهردلی پرمایهای آفتاب او نهشت اندر دو عالم سایهای آفتاب و چرخ را چون ذرهها برهم زند وز جمال خود دهدشان نو به نو سرمایهای عشق و عاشق را چه خوش خندان کنی رقصان کنی عشق سازی عقل سوزی طرفهای خودرایهای چشم مرده وام کرده جان ز بهر عشق او ز آنک در دیده بدیده جان از آن سر پایهای قهر صد دندان ز لطفش پیر بیدندان شده عقل پابرجا ز عشقش یاوه و هرجایهای صد هزاران ساله از هست و عدم زان سوتری وز تواضع مر عدم را هست خوش همسایهای کوه حلمی شمس تبریزی دو عالم تخت تو بر نهان و آشکارش مینگر از قایهای