آمدن خواجه بومنصورِ خوافی به عمل داری سیستان
و اندر شوّال این سال خواجه عمید بومنصور خوافی(۴) به سیستان آمد از جهت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. به حضرت ، یعنی به پایتخت و در گاه سلطان که آن روز غزنین بوده است.
٢. درم، واحد نقد نقره آن زمان بوده و یک مثقال وزن داشته است.
٣. عتبی گوید: در سنه احدی و اربعمائه در بلاد خراسان عموما و در نیشابور قحط افتاد و بلا نازل شد.
۴. خواف ، با واو معدوله روستآق بزرگی است که از مضافات نیشابور بوده و امروز از مضافات مشهد است و آن را روی و خوان میگفتند و قصبه آن قبل ازین خرگرد و اکنون خواف است و قصبه دیگر هم داشته است.
امیر نصر و عمل و شهر فرو گرفت و محقّد باحفص را و پسران را بند کرد، و مطالبت کرد، و مال ایشان بستد، و محمد باحفص زهر خورد و با حفص به حضرت(۱) شد، پیش پیل افکندند، و دیگران برستند. و اندر سنه احدی و اربعمائه وباء بزرگ افتاد به سیستان و مردم بسیار مردند، باز چون سنه اثنی و اربعمائه اندر آمد، امیر نصر به نفس خویش به سیستان آمد و از غُور نغیر آوردند(٢) و مشایخ سیستان آنجا شدند، و سلطان محمود به نفس خویش آنجا شد.وبه کوه فشلنگ(٣) حربی صعب کردند وبسیارمسلمان کشته واسیر ماندند.و خواجه بوالعباس خلیلی رحمه الله زان اسیران یکی بود، باز رهائی یافت.