تا بنستانی تو انصاف از جهود خیبری

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
تا بنستانی تو انصاف از جهود خیبری جان به جانان کی رسانی دل به حضرت کی بری جعفر طیاروار ار آب و از گل کی رهی تا نخندی اندر آتش همچو زر جعفری دل نبیند آنک باشد جسم و جان را او حجاب سر ندارد آنک بنهد پا در این ره سرسری تا دو چشمت بسته باشد اندر این بازارگاه سخت ارزان میفروشی لیک انبان میخری