نشستن المستعین بالله به خلافت

از کتاب: تاریخ سیستان
08 March 1485

و مستعین، ظاهر بن عبدالله رابه خراسان بداشت، پس چون کار یعقوب به سیستان قرار گرفت عمرو را بر سیستان خلیفت کرد و عزیز بن عبدالله مرزبان را امیر شرط کرد و خود برفت ، و صالح بن النضر به بُست قوی گشته بود ، به حرف او شد اندر جمادی الاخر سنت ثمان و اربعین و مایتی،  و حرب هاء بسیار میان ایشان برفت ، پس صالح بن النضر به شب بگریخت و بُست به یعقوب بگذاشت و خود با سپاه به راه بیابان به سیستان آمد و هیچ کس را خبر نبود تا در شب به در آکار اندر آمد،  اندر رجب سنهٔ ثمان و اربعین و مایتی ، مردمان چنان دانستند که یعقوب است که از بُست باز آمد،  عمرو تا بدانست که حال چیست مردم پراکنده بودند و شب بود ، بیش از آن نرسید که خانه حصار گرفت اندر کوی گوشه، صالح پیرامن خانه بگرفت و عمرو را از حصار بیرون آورد و عزیز بن عبدالله و داود را برادر او را باز گرفت ، و یعقوب بر اثر او آمده بود دیگر روز که این کرده بود پس لشکر فرود آمد و صالح مینو حنف حصار گرفت ، و پیرامن خویش کنده کرد ، و یعقوب به حرب آمد روز شنبه پنج روز رفته از شعبان سنه ثمان و اربعین و مایتی و صالح به هزیمت رفت و یعقوب همه مال و سلاح و ستوران سپاه او بگرفت و عمرو و عزیز داود را خلاص کرد ، باز آن اسیران را هر کسی را چیزی بداد و بگذاشت و خدای را شکر گرد برین ظفر و باز یافتن برادر زنده ، و پنجاه هزار درم به درویشان داد ، پس چون بزرگی 



و یعقوب پیدا گشتن گرفت وایزد – تعالی فتح ها همی کرد ازهررا بر خوارج دوستی بوده بود .