ای شب خوش رو که تویی مهتر و سالار حبش

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
ای شب خوش رو که تویی مهتر و سالار حبش ما ز تو شادیم همه وقت تو خوش وقت تو خوش عشق تو اندرخور ما شوق تو اندر بر ما دست بنه بر سر ما دست مکش دست مکش ای شب خوبی و بهی جان بجهد گر بجهی گر سه عدد بر سه نهی گردد شش گردد شش شش جهتم از رخ تو وز نظر فرخ تو هفت فلک را بدهد خوبی و کش خوبی و کش