اگر شد سود و سرمایه چه غمگینی چو من هستم

از کتاب: دیوان کبیر ، غزل
اگر شد سود و سرمایه چه غمگینی چو من هستم برآور سر ز جود من که لاتأسوا نمودستم اگر فانی شود عالم ز دریایی بود شبنم گر افتادهست او از خود نیفتادهست از دستم جهان ماهی عدم دریا درون ماهی این غوغا کنم صیدش اگر گم شد که من صیاد بیشستم