 |
څوچه پاتي یو افغان وي - تل بدا افغانستان وي | تا زنده یک افغان است - جاوید افغانستان است
|
|
مضارع
|
درزبان دری فعل مضارع آن صيغه های فعل را می گويند که هم زمان اکنون و هم زمان آينده ازآنها فهميده می شود .
صيغه های فعل مضارع از فعل امر ساخته می شود که آنرا ( مادۀ مضارع ) هم می
گویند ،طوری که «می » با آن افزايش می یابد. فعل امر از خوردن ، خور است ،
از نوشتن ،نویس و از خواندن ، خوان که «بی »تاکید باآنها پیوسته بخور ،
بنویس، وبخوان می سازد. اگر بگوییم : باران می بارد یعنی ۱-اکنون می
بارد یا ۲-پس ازاين می بارد یا ۳- همیش می بارد. اسپ جو می خورد ، اکنون .
اسپ جو می خورد ،درآینده . اسپ جو می خورد ، اسپ همیش جو می خورد. برای
دورنگاه داشتن شنونده از اشتباه و جدا کردن زمان آينده از اکنون ، وقت
وقوع فعل را در جمله تعيين می کنند . مضارع التزامی : هم مانند ماضی
التزامی « باید » یا «شاید» همراه دارد که گاهی بیان می شوند و گاهی نه
باید بگویند ، شاید بگویند ، باید بخوانی ، شاید بخوانی ، باید بفهمی ،
شاید بفهمی . مضارع احتمالی : فعلیست که در آینده شاید رخ بدهد ، شاید نه . خواهم آمد ، خواهیم آمد خواهی آمد ، خواهد آمد ،خواهند آمد.
صيغه های ماضی و مضارع آغاز فعل :صيغۀ آغاز فعل که نمونه های آن
درچهارمقاله هم آمده است ، اکنون هم درزبان گفتار به کار می رود ، مگرهنوز
به کتابهای دستورزبان راه نيافته است . اين صيغۀ فعل ازمصدر و فعل معاون «
گرفتن » ساخته می شود . درزبان نوشتار برای بيان چنين مفهوم ازپرداختن و
آغاز کردن کمک می گيرند . می نويسند : کودک همين که مادرش را ديد ، به
دويدن پرداخت .يا :کودک همين که مادرش را ديد ، به دويدن آغاز کرد. درزبان
گفتار می گويند :کودک همين که مادرش را ديد ، دويدن گرفت . اين شکل مروج زبان گفتار که سابقۀ ادبی هم دارد ، بارها « دری تر » از آن دو گونۀ بيان است .
ازچهارمقاله : « چون اميرنصربن احمد مهرگان و ثمرات اوبديد ، عظيمش خوش
آمد . نرگس رسيدن گرفت . ... وازجانب سجستان نارنج آوردن گرفتند ، وازجانب
مازندران ترنج رسيدن گرفت . ...» ( چهار مقاله ، رويۀ ۵۱) صيغه های
ماضی آغاز فعل متعدی :من خواندن گرفتم = به خواندن آغاز کردم . نوشتن
گرفتم = به نوشتن آغاز کردم .صيغه های مضارع آغاز فعل متعدی ،مانند من
خواندن می گيرم . نوشتن می گیرم . صيغه های آغاز فعلهای لازمی ، زمانهای
ماضی و مضارع نيز همين گونه گردان می شوند .صيغه های ماضی آغاز فعل لازمی
: باران باريدن گرفت . باران و ژاله باريدن گرفتند .من رفتن گرفتم .صيغه
های مضارع آغاز فعل لازمی : من آمدن می گيرم . به زودی گلها شکفتن می گيرند
. گونه های فعل از نگاه ساخت : فعل ها ی زبان دری از نگاه ساخت به سه
گونه جدا می شوند:ـ فعل های سادهـ فعل های پیشوندی ـ فعل های مرکب. فعلها
یا کنشهای ساده :فعل ساده آن است که از یک واژه ساخته شده است، چون:
خندیدن ، شنیدن ، پریدن فعل یا کنشهای پیشوندی : فعل پيشوندی کنشی
است که ازيک پيشوند ويک واژة مستقل یا وارسته ساخته شده است .، مانند
:درآمدن ( در+آمدن ) ، برآمدن ( بر+ آمدن ) ، برآشفتن . فعل های مرکب : فعل مرکب از یکجا شدن یک اسم یا یک صفت با یک فعل ساخته می شد . مانند ، خنک خوردن ، ناجور شدن ، خوشحالی کردن، خوشمزه بودن، سرسبز شدن، قوی شدن ،
هوشدار : درزبان دری تمايل به سوی کاربرد و ساختن فعلهای مرکب نمايان است
.اکثر به جای خنديدن ، خنده کردن ، به جای گريستن ، گريه کردن ، به جای
نوشتن ، نوشته کردن ، به کار می رود ، بدین گونه فعلهای ساده رفته رفته
ازکاربرد می افتند وفراموش می شوند. چون ازفعلهای مرکب اشتقاق ممکن نیست ،
یعنی ازآن اسم وصفت ساخته شده نمی تواند امکان واژه سازی زبان رو به کاهش
می رود. دوام این وضع خواه مخواه به حال زبان زیان آورمی باشد . خاستگاه یا اسم فعل یا مصدر : درزبان عربی ازمصدر تمام صيغه های فعل ساخته می شوند . مگر در زبان
دری صيغه های فعل از دو ماده ، مادۀ ماضی و مادۀ مضارع که در همه
ريختهای فعل تکرار می شوند شکل می گيرند .مانند :از « رفت» ، رفتم ، رفتی و
...از « رو» ، می روم ، می روی و ... نشانۀ مصدر ، پساوند « تن »
است ، مانند :گفتن ، رفتن ، شناختن . ودن ، تغيير يافتۀ تن ، مانند :
ديدن ، شنيدن ، بردن ، آوردن ، خواندن ، ماندن. بعض فعلها هم در نوشتار و هم د ر گفتار دارای دو و گاهی سه اسم فعل اند ، مانند : افتادن و افتیدن خوابیدن ، خسپیدن و خفتن ، شنیدن ، شنویدن و شنفتن
|
|
|
|
|
|
|