 |
څوچه پاتي یو افغان وي - تل بدا افغانستان وي | تا زنده یک افغان است - جاوید افغانستان است
|
|
جشن مهرگان
|
جشن مهرگان یکی از جشن های مهم آریایی ها ( مخصوصا قوم معزز و پرافتخار تاجیک ) است که در فصل پائیز برگذار میشود ، در این روز فریدون شاهزاده تاجیک تبار با کمک آهنگری به نام کاوه بر ضحاک ( پادشاه ستمگری که بر پدر فریدون ، جمشید پادشاه پیشدادی غلبه کرده و او را به قتل رسانده بود ) و او را به زندان فرستاد ، مرحوم گردیزی مینویسد :
و این روز مهرگان باشد ( و نام روز و ) نام ماه متفق اند ، و چنین گویند که اندر این روز آفریدون ( بر ضحاک ) ظفر یافت ، مر ضحاک را اسیر گرفت و ببست و بر دماوند برد و آنجا به حبس کرد او را .
ضحاک پادشاهی بود که اهریمن به صورت مردی خردمند به نزد او رفت و گفت: من مردی هنرمندم و هنرم ساختن خورشها و غذاهای شاهانه است .
ضحاک کار درست کردن غذا و آراستن سفره را به او سپرد اهریمن با فراهم کردن سفره های رنگین و پختن خورشهای گوناگون و گوارا از گوشت پرندگان و چهارپایان رضایت ضحاک را جلب کرد .
پس از گذشت چند روز ضحاک رو به جوان کرد و گفت: هرچه آرزو داری از من بخواه
اهریمن گفت:
شاها، دل من از مهر تو لبریز است و جز شادی تو چیزی نمیخواهم. تنها یک آرزو دارم و آن اینکه اجازه دهی دو کتف تو را از راه بندگی ببوسم.
ضحاک اجازه داد و اهریمن بر هر دو کتف شاه بوسه نهاد و ناگاه ناپدید شد ، بر جای بوسهٔ های اهریمن دو مار سیاه رویید ، مارها را چند بار از بن بریدند اما هر بار به جای آنها دو مار دیگر رویید ، تلاش های پزشکان ضحاک هم سودی نداد
و مارها آسایش ضحاک را سلب کردند ، اهریمن بار دیگر خودش را به ظاهر پزشک درآورد و به حضور ضحاک رفت و به او پیشنهاد کرد که هر روز از مغز دو جوان غذایی تهیه کند و به ماران بدهد تا او را آرام بگذارند ، ضحاک پذیرفت و به این ترتیب تعداد بیشماری از جوانان بیگناه به قتل رسیدند تا آسایش ضحاک فراهم شود ، سالها گذشت تا اینکه آهنگری به نام کاوه که فرزندان او هم مانند جوانان دیگر آن سرزمین به به قتل رسیده بودند بر علیه ضحاک قیام کرد و پیشبند خویش ( چرم پاره ای را که به هنگام کار از پیش خود به کمر می آویخت ) را بر سر نیزه کرد و مردم را بر علیه ضحاک شوراند ، فریدون با کمک او ضحاک را شکست داد و زندانی کرد .
منبع :
۱_زین الاخبار ، مرحوم گردیزی ص ۵۲۰
|
|
|
|
|
|
|