42

بتخانه نشين هستم ، از كعبه سخن دارم

از کتاب: راگ هزره ، فصل استاد امیر محمد ، بخش ،
استاد امیر محمد

بتخانه نشين هستم ، از كعبه سخن دارم
عيب است مسلمان را اين كيش كه من دارم

از دود در اين صحرا ، گيريد سراغم را
من دوزخی عشقم ، در شعله وطن دارم

تا جان ندهم ، جانان ، هرگز ننمايد رُخ
جز مرگ علاجی نيست ، اين درد كه من دارم

هرهشت بهشت اينجا در دامن يك مست است
كوثر به گدا بخشد ، ساقی يی كه من دارم

گر پوش مزارم را ، از برگ گيا كردند
دهقان همين دشتم ، از سبزه كفن دارم

هم رند همين باغم ، هم شيخ همين صحرا
در مغز نمی گنجد ، معنی يی كه من دارم